این تفسیر که به تفسیر کمبریج معروف شده، اولین بار توسط ادوارد براون در سال 1894 میلادی معرفی شد. اصل نسخه ناقص است و تنها نیمه دوم آن در کتابخانه کمبریج وجود دارد که شامل مجلدات سوم و چهارم نسخه اصلی است. نویسنده این تفسیر کهن نامعلوم است. تاریخ تألیف آن نیز به درستی معلوم نیست ولی از لغات آن می توان حدس زد که مربوط قرن چهارم تا ششم هجری و متعلق به خطه خراسان بوده است. این کتاب، گذشته از ارزش تفسیری (که به صورت مزجی است)، دارای کلمات و اصطلاحات محلی است که برای مطالعه در لهجه های قدیمی ایران بسیار سودمند و از نظر دستور تاریخی زبان فارسی نیز بسیار باارزش است. مصحح کتاب حاضر، دکتر جلال متینی در تصحیح متن نسخه کتابت شده در 628 هجری، از تفاسیر دیگر بهره برده و اختصاصات دستوری، اسلوب نگارش، اختلاف قرائت قرآنی و کیفیت تفسیر را مورد مطالعه قرار داده و فهرست کاملی نیز از لغات و ترکیبات این تفسیر در پایان جلد دوم ترتیب داده است. جلد اول کتاب حاضر شامل تفسیر سوره های مریم تا صافات و جلد دوم شامل سوره های ص تا آخر قرآن است. انفصال و اتصال و املای کلمات بر اساس نسخه اصلی تصحیح شده است. این کتاب مهم و باارزش به همت بنیاد فرهنگ ایران در سال 1349 ش در ایران به طبع رسید.
کتاب شمع الانجمن فی مواعظ والمحن تالیف دانشمند محترم جناب حاج آقا رضای علماء قمی است که در سال 1351 در چاپخانه اسلام در قم به چاپ رسیده است
بر مبنای کتابشناسی های قدیم و جدید و فهارس نسخه های خطی کتابخانه های سراسر جهان و جهان اسلام، می توان ملاحظه کرد که شاید بیش از سه هزار تفسیر اعم از کامل و ناقص بر قرآن مجید نوشته شده است و بیش از نیمی از آنها از دستبرد حوادث زمانه محفوظ مانده، ولی شاید فقط یک پنجم آنها به طبع رسیده باشد، چیزی در حدود 600 عنوان. اگر از قرن سوم تا قرن هفتم ده تفسیر بزرگ و طراز اول بر قرآن مجید داشته باشیم، از آن میان هشت اثر تالیف مفسران ایرانی است. در این مقاله هشت تفسیر مهم اعم از عربی یا فارسی از مولفان شیعه یا سنی، که همه ایرانی هستند و در فاصله قرن سوم تا هفتم هجری تالیف شده است عرضه می گردد. در طی ادوار گذشته و قرون گذشته طبق آراء صاحبنظران هریک از این تفسیرها از وجه یا وجوهی طراز اول شمرده شده است و تاثیر آنها در نهضت عظیم تفسیرنویسی که همواره در فرهنگ اسلامی رونق و رواج داشته بسیار عمیق و محاسبه پذیر است...
از جمله آثار ارزشمند اواخر سده چهارم هجری کتاب هدایه المتعلمین فی الطب است. این اثر در آن زمان راهنمای دانشجویان پزشکی بوده و ماخذی برای شناخت بیماری و تجویز داروی آن. نویسنده آن "ربیع بن احمد الاخوینی البخاری" پزشکی محقق از شاگردان با واسطه زکریای رازی است که مانند او با روش تجربی به درمان بیماران میپرداخته و نظر پزشکان دیگر را بعد از آزمایش و اطمینان از صحت آن به کار میبسته است. کتاب علاوه بر فواید ادبی و زبانشناسی و در برداشتن واژههای کهن فارسی، از نظر تاریخ پزشکی نیز مهم و درخور توجه است، و سابقه این علم شریف را در مشرق زمین نشان میدهد، و نوآوریها و ابتکارات دانشمندان مسلمان را در مقایسه با آراء و نظریات اطبای یونان روشن میسازد.
مثنوی «ویس و رامین» در بحر هزج مسدس مقصور یا محذوف و دارای 8904 بیت است. با آنکه از قرن سوم هجری به بعد مثنویهای متعدد به فارسی سروده شده، چون اکثر آنها از بین رفته و به دست ما نرسیده است، این مثنوی از حیث قدمت سومین مثنوی کامل موجودی است که امروزه در دست است. موضوع کتاب که از جمله داستانهای متعلق به ایران پیش از اسلام است، به قول فخرالدین اسعد گرگانی تا قرن پنجم هجری نیز در اصفهان مشهور و محبوب بوده و شاعر آن را از متن پهلوی یا با استفاده از ترجمه فارسی آن به نظم آورده است. تعداد ابیات «ویس و رامین» چاپ مجتبی مینوی8904 بیت است که در این کتاب در 2285 بیت خلاصه شده است.