مسأله کشف و شهود یکی از مسایلی است که عرفانهای تمام ملل حول آن میچرخند. بهطورکلی مکاشفات عرفانی در مثنوی معنوی را میتوان به دو دستهی کشفهای صوری و کشفهای معنوی تقسیم نمود و هر کدام از آنها نیز انواعی دارد. این مکاشفات صوری و معنوی در برخی جهات با نظریه و. ت. استیس (W. T. Stace) در مورد مکاشفات، قابل انطباق است. در این پژوهش نیز مکاشفات مثنوی معنوی بر حسب احوال آفاقی (صوری) و انفسی (معنوی) مورد بررسی قرار گرفته و سپس به تشریح ویژگیهای مشترک آنها از جمله عینیت، احساس ثقه، احساس شادی و ... پرداخته شده است. البته در برخی از این موارد استیس به خطا رفته و یا برخی از ویژگیهای مکاشفات اسلامی قابل تطبیق با نظریه او نیستند. علاوه بر این، ویژگیهای اختصاصی حالات آفاقی و انفسی بررسی شده است و در نهایت به این نتیجه رسیدهایم رسیدهرم که مکاشفات مثنوی علاوه بر مطابقت با برخی از الگوهای عرفان غربی، در نوع خود بینظیر هستند و از جهاتی بر عرفان غربی نیز برتری دارند.
این مجموعه شرح، حاصل تحقیق و تتبع فراوان و گسترده در بسیاری شروح معتبر و برجسته مثنوی و آثار ارزشمند تصوف و کلام و فلسفه و فقه و تفسیر و ادب پارسی و عربی است. از مزایای دیگر آن می توان از به دست دادن مآخذ داستان های مثنوی و تعریف فراخور شرح از اصول مهم و عمده تصوف و فلسفه و کلام و فقه و شرح لغات و تعبیرات و مصطلحات و حرکت گذاری بر روی کلمات دشوار و نیز شرح اعلام آن یاد کرد. اشتمال این کتاب بر بسیاری فواید علوم عقلی و نقلی و ادبی راهنمای بس سودمندی است در کار مطالعات و پژوهش بعدی خواننده علاقه مند به تصوف و عرفان اسلامی و ادب فارسی. در این مجموعه، مرحوم استاد فروزانفر دفتر اول را تا جزو سوم شرح کرده اند، و ادامه شرح را تا پایان دفتر ششم، استاد دکتر شهیدی به عهده گرفته اند. جلد ششم، اختصاص به شرح دفتر پنجم دارد و دربردارنده مطالبى همچون پاک كردن آب همه پليدىها را؛ عطاى حق متوقف بر قابليت نيست؛ قصه اياز؛ قصه حيله روباه براى كشيدن الاغ بهسوى شير و... است.
این مجموعه شرح، حاصل تحقیق و تتبع فراوان و گسترده در بسیاری شروح معتبر و برجسته مثنوی و آثار ارزشمند تصوف و کلام و فلسفه و فقه و تفسیر و ادب پارسی و عربی است. از مزایای دیگر آن می توان از به دست دادن مآخذ داستان های مثنوی و تعریف فراخور شرح از اصول مهم و عمده تصوف و فلسفه و کلام و فقه و شرح لغات و تعبیرات و مصطلحات و حرکت گذاری بر روی کلمات دشوار و نیز شرح اعلام آن یاد کرد. اشتمال این کتاب بر بسیاری فواید علوم عقلی و نقلی و ادبی راهنمای بس سودمندی است در کار مطالعات و پژوهش بعدی خواننده علاقه مند به تصوف و عرفان اسلامی و ادب فارسی. در این مجموعه، مرحوم استاد فروزانفر دفتر اول را تا جزو سوم شرح کرده اند، و ادامه شرح را تا پایان دفتر ششم، استاد دکتر شهیدی به عهده گرفته اند. جلد پنجم، اختصاص به شرح دفتر چهارم مثنوى دارد و شامل مطالبى همچون منظور از سميع و بصير بودن خدا؛ قصه بناى مسجدالاقصى؛ قصه ابراهيم ادهم و... مىباشد.
مثنوي گنجينه الاسرار، اثر ماندگار عمان ساماني يکي از شاهکارهاي ادب عرفاني در حوزه ادبيات عاشورايي است. اين مثنوي گرانسنگ، در بيش از 800 بيت و در بحر رمل مسدس محذوف با نگاهي عرفاني به حوادث کربلا به رشته نظم کشيده شده است که در اين زمينه از شهرت و اعتبار خاصي برخوردار شده است. از طرفي ديگر، مثنوي زبده الاسرار صفي علي شاه اصفهاني نيز با همين درونمايه و در همين وزن در بيش از 4500 بيت، اندکي پيش از گنجينه الاسرار عمان ساماني سروده شده است. با توجه به تقدم زماني سرايش زبده الاسرار نسبت به گنجينه الاسرار و تقدم ارزشمندي و ماندگاري گنجينه الاسرار بر همه آثار عرفاني عاشورايي خلق شده پيش و پس از خود؛ اين مقاله کوشيده است تا با مقايسه نگاه عرفاني و انديشه اين دو شاعر هم روزگار به موضوع واحد، اين نتيجه را اثبات نمايد که عمان ساماني در خلق اثر ماندگار و بينظير خويش تحت تاثير و تقليد زبده الاسرار صفي علي شاه بوده است و در بيان هر يک از شخصيتهاي عاشورايي، کليت مفهوم را از صفي علي شاه وام گرفته و با زباني تازهتر آن را پرورانده و در نهايت ايجاز و در قالب واژگاني که رنگ و بوي مرثيه دارند، آن را باز گفته است. هم چنين اين مقاله اين نکته را با آوردن شواهد نشان ميدهد که عمان ساماني ضمن روايت هر شخصيت، عينا به نقل موضوع، بيت، يا انديشههاي عرفاني مطرح شده در زبده الاسرار پرداخته از اشعار و انديشه صفي علي شاه، هم در لفظ و هم در معني بهره فراوان جسته است.
يكي ازوقايع مهم ّتاريخ ايران، حمله اعراب مسلمان است كه تأثيرات سياسي، فرهنگي و ... فراواني به همراه داشت. يكي از اين تأثيرات، ظهور و نمود ادب عربي درفارسي است. دراين نوشته، سعي شده است ضمن ذكر مهمترين عوامل ظهور و تأثير ادب و فرهنگ عربي بر فارسي، موارد مثبت و منفي آن نيز بحث و بررسي گردد. شواهد نشان ميدهد كه علي رغم تأثيرپذيري فرهنگ و ادب فارسي از عربي ،بدليل صبغه اسلامي آن، هويّت ايراني و ادبيّات فارسي باقي ماند و هيچگاه فرهنگ و تمدّن ايراني مقهور فرهنگ قومي عرب نگرديد، بلكه قوم ايراني، بدليل اصالت تمدّن غني خود، ضمن استفاده بهينه از فرهنگ و زبان اعراب، به پاسداري از تمدّن و فرهنگ و زبان خود، برخاستند؛ بطوريكه امروزه، زيباترين و استادانهترين و شيواترين آثار ادبي در حوزه نظم و نثر به زبان فارسي، زينت بخش محافل ادبي جهان است.