در فلسفه پديدارشناسي، کل عالم، فرآيندي هستي‌شناسانه دارد و انسان داراي آگاهي استعلايي است و غايت آن نموداري پديده‌ها نسبت به هم و شناخت حسي و عيني از يکديگر است. نيچه در بررسي دوران اساطيري و تاريخ کهن بشري معتقد است که انسان يونان باستان، نوعي شناخت هستي‌شناسانه داشته و طبيعت و فرآيند آن را چنانکه بوده، مي‌شناخته و زندگي وي با آن هماهنگ بوده و به واسطه آن معنا پيدا مي‌کرده است. او زندگي را تراژدي مي‌داند و با خلق خدايان، الهه‌ها و رب النوعها و انتساب حوادث هولناک به آنها و ياري جستن از آنها، زندگي را تحمل‌پذير ساخت و در اين زمينه از تلفيق دو عنصر بهره جست: يکي، عنصر ديونوسوسي که به ديونوسوس، خداي بي‌نظمي و آشفتگي، رقص و شادي و شراب و مستي منسوب بوده و ديگري، عنصر آپولوني که به آپولون، خداي نظم و آرامش، عقل و فرهنگ، شعر و موسيقي و زيبايي منسوب بوده است. بنابراين، نيچه هنر تراژدي را به عنوان اولين آفرينش هنري يونانيان باستان، زاده دو عنصر تقابلي ديونوسوسي و آپولوني مي‌داند و فلسفه هنر و زيبايي‌شناسي خود را بر آن دو بنا مي‌نهد. در اين مقاله، غزليات حافظ بر اساس اين نظريه بررسي، و خوانشي نيچه‌اي، اما متناسب با مقتضيات هنري، فرهنگي، ديني و آييني ايرانيان ارايه مي‌شود. عنصر ديونوسوسي در بيت‌هايي از غزليات حافظ، که رابطه انسان با دنيا، آشوب زمانه، بي‌اعتباري و نا امني کار و بار جهان را تشريح مي‌کند، حضور دارد و عنصر آپولوني در بيت‌هايي که به تبيين رابطه انسان با خدا و پناه بردن به عشق و عرفان و رندي مي‌پردازد، حافظ را به شادي فرا مي‌خواند و اعتبار يار به عرفان. بدين ترتيب، ميان آن بي نظمي (ديونوسوسي= بي‌اعتباري دنيا) و اين نظم (آپولوني= عاشقي) اعتدال و ارتباط ايجاد مي‌کند.

منابع مشابه بیشتر ...

63f77e9ebc9ff.jpg

غنچه باز در شرح گلشن راز

جلال الدین علی میرابوالفضل عنقا

کتاب «غنچۀ باز در شرح گلشن راز» تألیف جلال الدین علی میر ابوالفضل عنقا، عارف سلسله اویسی در قرن سیزدهم هجری شمسی است. کتاب غنچۀ باز، شرح مثنوی «گلشن راز» با موضوعیت عشق و عرفان اسلامی است. این کتاب در قالب شعری مستزاد است. این مستزاد عرفانی، با اضافه کردن واژگان بر پایان هر مصراع مثنوی «گلشن راز» نگارش شده است و در واقع قالب مثنوی گلشن راز را به قالب مستزاد تغییر داده است.

60fd094925a46.png

ترجمان عشق

قربان حبیبی

بنای سخن عرفا و اربابان معرفت و محبت بر اساس عشق است و آغاز و پایان کلام آنان به ایماء و اشاره‌ای به محبت حقیقت منزه از تعین است. عشق از عناصر عمده و اساسی بینش عرفانی است. این کتاب به بررسی و توضیح مراتب عشق و تأثیر آن در انسان می‌پردازد. نویسنده در این کتاب به بیان بخش‌هایی از مناظر سیروسلوک عملی پرداخته است. این بخش‌ها بیان مرحله به مرحله حالت‌های درونی و پیش‌آمده برای سالک طریق الی الله است.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

586b330f6c7e7.PNG

طرح‌واره چرخشی در غزلیّات سعدی و حافظ شیرازی

علی اکبر باقری خلیلی

نظریه‌های متعددی در حوزه زبان‌شناسی شناختی مطرح شده که «استعاره مفهومی» و «طرح‌واره تصویری» بیش‌ترین اهمیّت را دارند. طرح‌واره‌های تصویری ساخت‌هایی از فرایند شناختی‌اند که به‌واسطه تجربه‌های فیزیکی انسان در برخورد با جهان خارج شکل می‌گیرند و امکان درک و تحلیل مفاهیم انتزاعی را فراهم می‌آورند. طرح‌واره‌های تصویری گونه‌های مختلفی دارند، نظیرِ طرح‌واره های حرکتی، طرح‌واره‌های حجمی، طرح‌واره‌های قدرتی. طرح‌واره چرخشی یا دوری یکی از گونه‌های طرح‌واره‌های حرکتی است که می‌تواند از انگاشت طبیعی یا قراردادی شکل گرفته باشد. مفاهیم انتزاعی طرح‌واره‌های چرخشی در غزل‌های سعدی و حافظ در سه دسته جای می‌گیرد: سعدی: طلب، شکایت و ترک؛ حافظ: طلب، شکایت وتسلیم. تحلیل‌های شناختی حاصل از طرح‌واره‌های چرخشی این دو شاعر عبارتند از: 1. درک سعدی از حرکت زمان خطی است و فهم حافظ، دایره‌ای. 2. درک حرکت خطی سعدی بر واقع‌گرایی و فهم دایره‌ای حافظ بر آرمان‌گرایی او دلالت دارد. 3. سعدی به دلیل درک حرکت خطی در گروه انسان‌های تراژیک جای می‌گیرد و حافظ به دلیل فهم حرکت دایره‌ای در شمار انسان‌های حماسی. 4. شکل کاربرد واژگان و ساختارکلی غزل‌ها، از مرکزگریزی سعدی و مرکزگرایی حافظ حکایت می‌کنند.

مشاهیر ادبیات فارسی/سعدی/پژوهش درباره سعدی مشاهیر ادبیات فارسی/حافظ/پژوهش درباره حافظ
مقاله
581587272c354.PNG

مباني عيش و خوشدلي در غزليات حافظ شيرازي

علی اکبر باقری خلیلی

شادي يکي از ويژگي‌هاي هويت ايراني است و در ايران بعد از اسلام تا عصر حافظ در اشعار فردوسي، منوچهري، خيام، مولانا و حافظ بيشترين نمود را دارد. عيش و خوشدلي در غزليات حافظ به دو نوع ابژکتيو يا بيروني يا آفاقي و سوبژکتيو يا دروني يا انفسي تقسيم مي‌شود. خوشدلي بيروني بر عواملي مانند باغ و بهار، طرف جويبار و مي خوشگوار و ... بويژه بر سه عنصر مي، مطرب و معشوق زميني يا نمادين استوار، و نتيجه آن، احساس آرامش ناپديدار دروني است. خوشدلي دروني، محصول عواملي چون پيوند با امر قدسي و تبديل‌شدن حالت شادي به مقام است و براحساس حضور معشوق حقيقي در دل، اشراق و روشني ضمير تکيه دارد و موجب آرامش پايدار دروني مي‌شود. مباني عيش‌ها و خوشدلي‌هاي حافظ را مي‌توان به پنج دسته تقسيم کرد: 1. روان‌شناختي 2. فلسفي 3. ديني 4. سياسي ـ اجتماعي 5. عرفاني. اين مقاله به بررسي و تحليل هر يک از اين مباني پرداخته است.

مشاهیر ادبیات فارسی/حافظ/پژوهش درباره حافظ
مقاله