محمدتقی بهار (1265-1330) فرزند میرزا محمدکاظم صبوری، ملکالشعرای آستان قدس رضوی بود که پس از درگذشت پدر این مقام به وی تعلق گرفت؛ بهار در بیست سالگی به صف مشروطه طلبان خراسان و به انجمن سعادت خراسان راه یافت. زندگی سیاسی وی با نمایندگی چندین دوره از مجلس ملی و زندان و تبعید در سال های مختلف همراه بود. از دستاوردهای ادبی و علمی او، تصحیح متون، ترجمه آثاری از پهلوی به فارسی، تألیف سبکشناسی و نگارش احوال فردوسی بر مبنای شاهنامه بود. زندگی ملک الشعرا بهار نمادی از تحولات عرصه فرهنگ و سیاست در تاریخ معاصر ایران است. کوشش برای شناخت نقش وی در تاریخ معاصر ایران با تمام فراز و فرودهای زندگی این شاعر محقق و سیاستمدار به درک بهتر مسیری که ملت ایران در قرن اخیر پیموده است کمک می رساند. وی توانست با پژوهش های علمی خود مجموعه ای ارزشمند از تاریخ تطور زبان فارسی پدید آورد. از همین رو نگاه علمی و دقیق به حیات فرهنگی و سیاسی ملک الشعرا بهار ارزشمند خواهد بود. در این کتاب که به کوشش سعید بزرگ بیگدلی از مجموعه خطابه ها و مقاله های همایش بزرگداشت ملک الشعرا بهارگردآوری شده است تلاش شده تا در قالب مجموعه مقالاتی به قلم صاحبنظران تاریخ و ادبیات ایران، به این مهم دست یافته شود.
تاریخ بشر آئینه یک سلسله مبارزه هایی است که بین طبقات مردم برقرار است و این مبارزه ها تا غلبه حق بر باطل ادامه خواهد داشت. مبارزه طبقاتی مظهر و نمایش واقعی حوادث تاریخی است که سر ترقی و تکامل هم در آن نهانست. نبرد دائمی خوبی و بدی، قدرت و حق، فقر و غنا، سرمایه و کار، تقدم و تجدد، ارتجاع و آزادی، فداکاری و خودپرستی، ظلم و عدالت و بالاخره مبارزه نور و ظلمت و یا یزدان و اهریمن است که حوادث و وقایع تاریخی را بوجود آورده است و بدون این نبرد زندگی هدف واقعی ندارد. تصدیق حالت حاضره و تسلیم در برابر سلطه و قدرت زندگی را همان اندازه فاقد روح و معنی خواهد ساخت که کسی وارد جنگ تن به تن بشود بدون اینکه کینه ای در دل داشته باشد و یا تن به زناشویی دهد درحالیکه فاقد عشق و محبت نسبت به همسر خود باشد. یکی از مظاهر حساس و جلوه های مشخص مبارزه های طبقاتی مبارزه ایست که در طول تاریخ بردگان با اربابان نموده اند و پرده های دلگداز و در عین حال لذت بخشی در صحنه اجتماع به وجود آورده اند. بردگی دوره مشخصی در تاریخ اجتماعی هریک از ملت ها گذرانده و خود یکی از دوره های فعالیت اقتصادی بشر است. تمام ملت ها "دوران اقتصاد بردگی" و یا دوره مبارزه بر علیه بردگی را در زمان واحدی نگذرانده اند و در تمام ملت ها هم بردگی حالت مشخص اقتصادی نبوده بلکه بطوری که در این مقاله ها دیده خواهد شد رژیم اقتصادی بردگی در بعضی از کشورها مانند یونان و روم با ظهور فئودالیسم از بین رفته و در پاره از ممالک دیگر مانند آمریکا و روسیه تا یک قرن پیش وجود داشته و در پاره کشورها مانند ایران از بردگان در فعالیت خاص اقتصادی یعنی تولید استفاده نمی کردند.
هاشم اعتماد سرابی نویسنده کتاب، در مورد موضوع کتاب می گوید: این نوشته ها یک قسمت از مقالاتی است که در این چند ساله در روزنامه خراسان چاپ شده است، چیزهایی که پیرامون مسائل مختلف نوشته ام. که البته مثل نماز آن مردک گلستان چیزی نبوده که به کار آید. از سستی و نقص اما چرا باز به شکل کتابی در می آید منکه هنوز از رنج شرم "اسائه ادب" فارغ نیامده ام، واقعه ایست مشکلم... احساسی است و امیدی گنگ و خام و اگر با این همه، کمک کوچکی به درک درست شده باشد خود را ماجور یافته ام.
ابوعبدالله جعفر بن محمد رودکی از ارکان مهم شعر فارسی است تا بدان حد که او را پدر شعر فارسی لقب دادهاند. بیشک این جایگاه مهم در سایه طبع بلند و اندیشه خلاق او به دست آمده است. بازتاب این ویژگیها به جز دیگر توانمندیهای او در عرصه هنر موسیقی مرهون اشعار والای او بوده است که امروزه متأسفانه با وجود فراوانی آن، جز ابیاتی اندک باقی نمانده و همین مقدار مبین چیرگی و توانایی او در ادب فارسی است. این مجموعه مقالات حاصل سخنرانی استادان زبان و ادب فارسی است که در همایشی به مناسبت بزرگداشت هزاروصدمین سال وفات این شاعر بلندآوازه ارائه شده است.
كهن الگو، آركي تايپ يا صورت ازلي جنبههاي ناشناخته و پيچيده، ضمير ناخودآگاه جمعي است كه از آغاز تولد با آدمي همراه بوده است تا آنجا كه به نظر ميرسد موروثي باشد. صورتهاي كهن الگويي در بخش ناخودآگاه ذهن نهفته است و خاستگاه و زيربناي اسطورهها به شمار ميرود؛ با نمادها ارتباطي تنگاتنگ دارد و در روياها، كشف و شهودهاي شاعرانه و پيامبر گونه و حتي روان پريشيها بروز ميكند. هنرمند و شاعر با استفاده از همين مفاهيم در حالات ذهني خاص، كه به نوعي شهود ميماند، همراه با تخيل به خلق اثر ميپردازد و متناسب با استعداد هنري و توانايي خدا دادي خود به طور ناخودآگاه جامهاي بر تن اين مفاهيم ميپوشاند. شعر يكي از پهناورترين عرصههاي تجلي اين كهن الگوهاست. در اين مقاله كوشيدهايم روش به كارگيري و كاربري برخي از كهن الگوها را در شعر شاعر تواناي معاصر، «مرحوم زنده ياد خانم صفارزاده» به اختصار بررسي و تحليل كنيم. پركاربردترين كهن الگوها در شعر صفارزاده عبارت است از: آب، درخت، زن، ماندالا، اعداد، رنگها و ... كه از اين ميان دو كهن الگوي آب و درخت مورد بررسي قرار ميگيرد.