اگر دنیا بتحیر و اشتباههای کهنه ادامه میداد، من کاری نمیتوانستم بکنم، جز اینکه با اندوه جهان را ترک گویم. این بود سخنانی که شاو در سال 1931 در اتحاد شوروی ضمن ستایش پیروزی سوسیالیسم و پیشبینی آن در همه جای دیگر دنیا بیان میکرد و میگفت: آینده بالنین و استالین است. شاو یک هنرمند بود، نباید او را بجای یک نفر متفکرگرفت، اگر چه توانائی و قریحه شگفتانگیزش مسلم است. هنرمندی که از سرمایهداری تنفر داشت. در دریای آثارش تمام تضادهای جهان را در حال تصادم میتوان دید. در آثارش بزرگی و خردی افکار بهم بر خورد میکنند و همه با قدرت خلاقه یک اسلوب و یک روح عالی و استعداد بینظیر جاودانی شدهاند. شاو گاهی مارکسیت، گاهی ضد مارکسیست، گاهی انقلابی، گاهی طرفدار اصلاح تدریجی (رفورمیست) گاه فابین و گاه منکر فابیانیسم و بالاخره کمونیست و پیرو مبارزه برضد مالیات خزانهای بود.
شهرت و اعتبار ساموئل بکت در مقام استاد ادبیات مدرن، قطعی و مورد تأیید همگان است؛ اما این شهرت متکی بر آثاری است سرشار از ایهام و ایجاز و برخوردار از مضامین و اشکالی بس تکاندهنده و بیسابقه آثار بکت که با گذشت زمان و به تبع نوعی منطق شعری، تکیدهتر، مرموزتر و زیباتر شدند؛ به واقع مصادیق بارز این حکم تئودور آدورنواند که «زیباشناسی همان تاریخ پنهان رنج است». آ.آلوارز در مقام شاعر، منتقد و مؤلفی که موضوع مشهورترین کتابش افسردگی است، صلاحیت آن را دارد که حرکت نثر بکت به سوی شعر ناب و همچنین پیوند این حرکت با مضمون افسردگی و یأس را توصیف نماید.
روش کار در این کتاب طی یک پیشگفتار و دو بخش از این قرار است: پیشگفتار: زمانبندی. بخش اول: بحث و جستجو با توجه به تحول تاریخی در هر دوره تا زیر طیف حوادث اجتماعی و تحلیل آن، روابط ادوار ادبی به طور زنجیرهای مشخص شود. بخش دو: بررسی چند نوع ادبی (قصه، رمان، نمایشنامه، نقد ادبی) به طور موضوعی و در مباحث مستقل با این قصد که این قوالب ادبی که حاوی باارزشترین دستاوردهای نثر ادبی معاصر ایران است، یکسره، متداوم و مستقل پیش چشم خواننده قرار گیرد.