هم اکنون داشتم تلفنی با جناب جلالی درباره کتاب شعر تازهاش «درباره شعر» حرف میزدم. گفتم جلالی جان سرانجام جای خودت را در تاریخ شعر معاصر ایران روشن و معین کردی جای والایی داری که عرفان و وارستگی خودت و غفلت دیگران داشت آن را به باد یغما که همان فراموشی و بلکه تغافل دیگران است میسپرد، و این دوستدار با همه پریشانی روزگار و غبارخاطر ناگهان زیر پایش گنج پیدا شد. هیچ شاعری در این هفتاد و پنج سال تاریخ شعر نو نیست که به اندازه جلالی فاقد «شهرت کلام» باشد. او داری مهر است به جهان، به انسان و بوداوار بدون شهرت است. شاید بتوان گفت نیوری حیاتی یا لیبیدو (به معنای فراتر از فرویدی کلمه) در او کم است، آری کم است و چه بهتر. همین است که شعر او شعر ترک تهاجم است و با این همه صی خاطر، اما صید خاطر به خاطر صید و او به جای نبرد کردن رستمانه با دیو سفید، یا کشتی گرفتن با شیر در قفس و سیرک یا حتی جنگل، یا پروانه میگیرد یا ماهی. با همه ظرافتهایی که این دو کار دارد. اما حتی پروانه را نمیگیرد. پروانههای شعر او گرفته میشوند، گرفتار مهربانی و تور نامرئی شعر جذاب او، شعر بالفطره او میشوند.
هوشنگ گلشیری از جمله داستاننویسان ایرانی بود که همواره کارش و نوع نگاهش به ادبیات و از آن فراتر به فرهنگ و سیاست را توضیح میداد. از گلشیری نقد و نظرهای بسیاری باقی مانده است که بخشی مهم از نقدنویسی معاصر فارسی به شمار میروند. گلشیری در برخی آثارش از جمله در کتاب «در ستایش شعر سکوت» نشان داده که تا چه حد در زمینه نقد شعر چیرهدست و صاحبنظر است. او همچین در طول سالهای مختلف در زمینه داستاننویسی نیز نقد و مقالاتی متعدد نوشته بود. اما همه نقدهای گلشیری به داستان و شعر مربوط نیست. او در زمینه سینما، اسطورهشناسی، ادبیات کلاسیک، سیاست و... هم مقالههای زیادی نوشته و در هریک دغدغهها و علایق و جهانبینیاش را توضیح داده است. بخشی از مهمترین نقد و نظرهای هوشنگ گلشیری در کتاب دو جلدی «باغ در باغ» در اختیار ماست. مقالات کتاب «باغ در باغ» نشان میدهد که یکی از مهمترین چهرههای فرهنگ ما در دوره معاصر جهان را از چه دریچه و منظری میدیده است. مقالات گلشیری در این کتاب میتواند پایه و اساسی برای شکلگیری درکی عمیقتر از فرهنگ و ادبیات به وجود بیاورد. مقالات، نقدها و مصاحبههایی که در کتاب «باغ در باغ» گرد آمدهاند به سالهای مختلفی مربوطاند و از این نظر میتوانیم سیر تکوین نگاه گلشیری را هم ببینیم. در این روند میبینیم که نگاه و آرای گلشیری هیچوقت بیرون از زمینه و زمانهای که در آن حضور داشته نبوده است و او همواره نسبت به اجتماع و آنچه در جهان اطرافش میگذشته حساسیت داشته است. نقدها و مقالههای کتاب «باغ در باغ» موضوعاتی بسیار متنوع دارند و این نشان دهنده ذهنیت چندبعدی گلشیری است. او در نقد و نظرهایش به موضوعات گوناگونی چون سنت ادبی و شعر کلاسیک، نگاه به طبیعت، مسئله جبر و اختیار، ارتباط سیاست و ادبیات، اهمیت درک دیگری، فرمها و تکنیکهای نویسندگی و موارد متعدد دیگر توجه کرده است. گلشیری در مصاحبهای که به اواخر دهه چهل برمیگردد میگوید هدفش از داستاننویسی شناخت انسان است. این مصاحبه که در کتاب «باغ در باغ» منتشر شده، نشان میدهد که او تا چه حد برای داستاننویسی اهمیت و ضرورت قایل بوده است. گلشیری داستاننویسی بود که به داستاننویسی مدرن و شیوههای روایتی چون جریان سیال ذهن توجه داشت اما در عینحال در کتاب «باغ در باغ» میبینیم که او به هیچوجه اهمیت رئالیسم را انکار نکرده است. او اعتقاد داشت که: «رئالیسم یعنی تلقی پس از کپرنیک و گالیله و کپلر از جهان، رد تلقی افلاطونی و ارسطویی، یعنی فروتن شدن، پذیرفتن که به جای شناخت آن مثال ازلی ابدی، همین نمونه جزیی را بشناسیم. به جای آن کلی از کل به جزء رفتن، به همین نمونه زمینی در زمان و مکان بنگریم.» خواندن کتاب «باغ در باغ» به خصوص برای داستاننویسان و کسانی که به نقد ادبی علاقهدارند حایز اهمیت است. با خواندن این کتاب وجوه مختلف زیباییشناسی یکی از مهمترین نویسندگان معاصر ایرانی را درمییابیم. کتاب دو جلدی «باغ در باغ» اثر هوشنگ گلشیری در نشر نیلوفر منتشر شده است.
کتاب مجموعهای است از مقالات "هوشنگ گلشیری" که در دو جلد به طبع رسیده است. جلد نخست به "نقد شعر"، "نقد داستان" و "چند یادداشت" اختصاص یافته و در جلد دوم علاوه بر ادامه چند "یادداشت" این مطالب به چشم میخورد :یاد یاران (یادی از بهرام صادقی، نقل نقال :در باب اخوان ثالث و شعر او، دو راهه من و من دیگر :در احوال و آثار زندهیاد احمد میرعلایی) ;در باب ادب کهن ;سینمای معاصر ;گفتگوها .
بر مبنای کتابشناسی های قدیم و جدید و فهارس نسخه های خطی کتابخانه های سراسر جهان و جهان اسلام، می توان ملاحظه کرد که شاید بیش از سه هزار تفسیر اعم از کامل و ناقص بر قرآن مجید نوشته شده است و بیش از نیمی از آنها از دستبرد حوادث زمانه محفوظ مانده، ولی شاید فقط یک پنجم آنها به طبع رسیده باشد، چیزی در حدود 600 عنوان. اگر از قرن سوم تا قرن هفتم ده تفسیر بزرگ و طراز اول بر قرآن مجید داشته باشیم، از آن میان هشت اثر تالیف مفسران ایرانی است. در این مقاله هشت تفسیر مهم اعم از عربی یا فارسی از مولفان شیعه یا سنی، که همه ایرانی هستند و در فاصله قرن سوم تا هفتم هجری تالیف شده است عرضه می گردد. در طی ادوار گذشته و قرون گذشته طبق آراء صاحبنظران هریک از این تفسیرها از وجه یا وجوهی طراز اول شمرده شده است و تاثیر آنها در نهضت عظیم تفسیرنویسی که همواره در فرهنگ اسلامی رونق و رواج داشته بسیار عمیق و محاسبه پذیر است...
مقاله های این مجموعه در 9 بخش است: بخش اول قرآن پژوهی نام دارد و مشتمل بر چهارده مقاله؛ بخش دوم حافظ پژوهی است و شامل دو مقاله؛ بخش سوم در زمینه دین پژوهی است و شامل نه مقاله ؛بخش چهارم زبان و ادب نام دارد با شش مقاله؛ بخش پنجم یاد بزرگانی است که به جاودانگی پیوسته اند و میراث فرهنگی ارجمند یا کارنامه پرباری برای کشور ما باقی نهاده اند؛ بخش ششم نقد و نظر مشتمل بر شش نقد کتاب است و کتابها همه جدیدالانتشار؛ بخش هفتم در زمینه مسائل نشر است و دربردارنده پنج مقاله؛ بخش هشتم هنر پژوهی که شامل دو مقاله است و بخش آخر طنز است با سه مقاله