دیگر گذشت آن دورهای برای کسب و ضبط اطلاعات، میرفتیم مجاور کتابخانه میشدیم به قصد تورق جعبههای برگهدان یا سرکشی به بایگانی مجلههای گوناگون و روزنامههای کثیرالانتشار! تا بلکه پس از روزها و هفتهها، مقصود حاصل بشویم. امروزه، راه سهل و سریعتری نیز وجود دارد که مسیر سادهای است برای چنین منظور نظری. میپرسید کدام راه؟ کدام چاره؟ خودتان هم میشناسید این راه و چاره تازه را که بدجوری، مشکلگشایی میکند در این دوره زمانه برای پیجوییها و پیگیریهای علمی، فرهنگی، هنری، ادبی و ... بله، همان که خودتان حدس زدید؛ اینترنت.
یک نکته در شعرهای شمس لنگرودی هست، کنار همه نکاتی که شایسته است از آنها صحبت کنیم، من دوست دارم درباره ان صحبت کنم؛ نکتهای که من فکر میکنم از مبانی زیباییشناسی شمس لنگرودی است، این صحبتهایم هم متمرکز بر آخرین کتاب ایشان «باغبان جهنم» است. نمونههایم را از این کتاب میخوانم. زیباییشناسی شمس لنگرودی مبتنی بر اصل غافلکیری است. غافلگیری که با تخیل و زبان تولید میشود. به شکلی که تخیل شمس لنگرودی جدا از الفتی که ما با شعر فارسی داریم و او هم دارد و هیچ پرهیزی هم ندارد که این الفتش را نمایش بدهد، گاهی به خصوص در شعرهای کوتاهش و عبارتهای پایانی ناگهان، لذت پیشبینی نشدهای به مخاطب میدهد که در جا، در یک عبارت دوسطری، سه سطری، آدم را میخکوب خودش میکند. نه تنها جدید بودن این زبان و تخیل که نگاه منحصر به فردش و تخیلی که زیباییشناسی خودش را دارد. من نمونههایی از این نوع نگرش را برایتان میخوانم و توضیح میدهم.
یادداشت ذیل را مهدخت رادوند (شاهین) از آلمان برای دوست ادیب خود دکتر عباس اسدی فرستاده است که با کسب اجازه از ایشان در این جا به چاپ میرسد. دکتر عباس اسدی، ادیب و متخصص زنان و زایمان و رادوند (شاهین) از نقاشان صاحب سبک ایرانی هستند که در آلمان زندگی میکنند. دیدگاه شمس، بسیار وسیع است و از نقطهای بسیار بالتر از نقاط دیگر به دنیا نگاه میکند. شمس، روان جاری یک دوست داشتن دائم است و رقیقترین عواطف انسانی به نوع بشر و به انسان، در اشعار او نهفتهاند. غنای فکری او با بیمرز بودن اندیشههایش، مانند دریایی و اقیانوسی است.