در اواخر قرن 19 و طي قرن 20، تعداد قابل توجهي از عرب‌هاي سوريه، لبنان و فلسطين به دنبال كسب روزي و زندگي خوب و به منظور رهايي از مشكلات و بحران‌هاي فكري و اجتماعي به كشورهاي مختلف آمريكاي شمالي و جنوبي مهاجرت كردند؛ به هر يك از اين سرزمين‌ها «مهجر» و به ادبيات عربي شكل گرفته در اين سرزمين‌ها «ادبيات مهجر» گفته مي‌شود. آثار ادباي مهجر، به علت تاثيرپذيري از ادبيات اروپا و امريكا و نيز زمينه‌هاي تازه عاطفي و تصويري كه حاصل زندگي در محيط تازه است از جنبه‌هاي مختلف مانند موضوع، ساختار و روح شعري با كلاسيسم متفاوت است. اين مقاله با رويكرد ادبيات تطبيق و به منظور نشان‌دادن گوشه‌هايي از تاثير ادبيات معاصر غرب بر ادبيات معاصر عرب از طريق مهاجرت و سفر به موضوع سفر شعر معاصر عربي به امريكا نگاه كرده است.

منابع مشابه بیشتر ...

654f801a00910.jpg

مضامین مشترک در ادب فارسی و عربی

سید محمد دامادی

کسانی که در ادب فارسی از روی صدق و تانی و نه از سر هوی و تمنی، تاملی مستمر و بی وقفه به منظور کشف اصول و موازین حاکم بر ادب و فرهنگ ایران داشته اند، نیک می دانند که از جمله مظاهر توانایی شگفت آور سخن سرایان بزرگ و افسونگر فارسی زبان، آنست که با قدرت استفاده از قانون تجرید و تعمیم ذهن خلاق و آفرینشگر خویش، بخوبی توانسته اند با رویت مناظر در صحنه حیات و اندیشه در کار روزگار و ژرفکاوی در پدیده های گیتی و ترکیب آن ها با یادها و خاطره ها و خوانده ها و شنیده ها و در یک کلام دانسته ها آمیزه ای از عبرت و حکمت پرداخته و با عرضه دستاوردهای تامل و تجربه در قالب سخنان منظوم و منثور خوانندگان آثار خویش را از چشمه سار زلال ذوق سلیم خود سیراب ساخته و قریحه جمال پرست آن ها را نوازش داده، آدمیان را از زادگان طبع جویای کمال خویش برخوردار و کامیاب گردانند...

6298cb087f215.jpg

نخل های سوخته (گذری از دامان زاگرس تا کرانه های خلیج فارس)

مهرانگیز کار

نخل های سوخته مجموعه چند گزارش سفر به مناطق مرزی کشور است ... گذار از خرمشهر، آبادان اهواز ... چشم و دل را از تازگی ها ر نمی کند. هر گوشه از خاک مرزنشینان کشور هزار قصه تاریخی در خود نهفته دارد. دردها و آلام در این مناطق، کهنه و عمیق است... هنگامی که از چند شهر مرزی کشور برای اولین بار گذر کردم، کلمه محرومیت در فرهنگ شعور و ادراکم رنگ باخت، هزاران معنا پیدا کرد. چگونه می توان شهروندان محروم را که از فرط بی پناهی قانون شکنی می کنند، سرزنش کرد؟ اصلا قانون در زندگی افراد محروم، واجد کدام معناست؟ آنان که از فرط محرومیت مالی دل به دریا می زنند، قاچاق می کنند و آنان که از فرط محرومیت معنوی سر به کوه و بیابان می گذارند هر دو به تکدی می روند. هر دو خطر می کنند.... هر دو در بزنگاه تاریخ معاصر ایران وامانده اند، غریب و سرگردان، هر دو چشم انتظار ایستاده اند... راستی برای منتظران چه سوغاتی در راه است؟

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

58b12d81698ce.PNG

نظریه پذیرش در نقد ادبی و ادبیات تطبیقی

خلیل پروینی

رابطه تنگاتنگ و فشرده علوم و فنون، در غالب اوقات چالش‌ها و فرصت‌هایی را به همراه دارد که شناسایی آنها کمک شایانی به محققان و پروهشگران در این زمینه‌ها می‌رساند. حوزه‌های نقد ادبی و ادبیات تطبیقی از حوزه‌هایی هستند که مفاهیم و زمینه‌های مشترک بین آنها چنان گسترده است که گاه تشخیص مرزهای میان این دو حزوه را دشوار می‌سازد. یکی از زمینه‌های مشترک بین نقد ادبی و ادبیات تطبیقی، نظریه پذیرش است. در این مقاله، با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، می‌کوشیم تا ریشه‌ها و اصول این نظریه را شناسایی کرده، نقاط مشترک آن را در نقد ادبی و ادبیات تطبیقی متمایز کنیم. نتایج چنین نشان می‌دهد که نظریه پذیرش توانسته است هم‌زمان با پرکردن خلأ اساسی نقد ادبی در زمینه غفلت نسبی از نقش خواننده در تحلیل اثر ادبی، به غنای ادبیات تطبیقی در دو مکتب فرانسوی و امریکایی کمک کند.

پژوهش‌ها/نقد و نظریه ادبی پژوهش‌ها/پژوهش‌های تطبیقی
مقاله
58997a3b8b080.PNG

بررسی اشکال گفتگومندی زبان در دو رمان زنانه پیرزاد و مستغانمی

خلیل پروینی

براساس منطق گفتگویی و توجه به دیگربودگی در نظریه باختین، می‌توان اصالت رمان را در ویژگی چندزبانگی آن دانست؛ از همین رو، زبان رمان در تعامل گفتگومند با سایر زبان‌های برآمده از خاستگاه‌های متنوع اجتماعی ایدئولوژیک و نیز در تعامل بینامتنی با زبان سایر متون قرار دارد و به بازنمایی آنها می‌پردازد. بدین ترتیب، رمان‌نویسان زن نیز در نوشتار زنانه خود، یا تکیه بر چندزبانگی، گفتمانی دوصدایی ایجاد کرده، امکان بروز صدای زنانه را فراهم می‌کنند. مقاله اضر با روش توصیفی ـ تحلیل و با بهره‌گیری از نقد باختینی، در مقایسه‌ای تطبیقی ـ بر پایه مکتب امریکایی ـ جلوه‌های گفتگومندی زبان در دو رمان زنانه فارسی و عربی را بررسی می‌کند: رمان چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم، اثر زویا پیرزاد و ذاکره الجسد (خاطرات تن)، اثر أحلام مستغانمی. این دو نویسنده، علی‌رغم تفاوت در راهبردهای روایتی، در نوشتار زنانه خود به مسئله زبان و جایگاه آن در رمان توجه کرده، براساس ویژگی‌های سبک خویش اشکال متنوعی از حضور زبان‌های دیگر را در رمان بازنمایی کرده‌اند. در نتیجه گفتمان دوصدایی، در سه سطح مختلف، دیدگاه زنانه نویسندگان را به شکلی منکسر بروز می‌دهد؛ با این تفاوت که پیرزاد به ایجاد دنیای ناهمگون زبانی و شکست هژمونی زبان مسلط بر ادبیات توجه کرده است، در حالی که مستغانمی نگاهی انتقادی به مقوله جنسیت می‌افکند.

پژوهش‌ها/نقد و نظریه ادبی پژوهش‌ها/پژوهش در ادبیات داستانی
مقاله