درسال ۸۱۷، یک کتاب جغرافیای عربی به دست شاهرخ رسید. حافظ ابرو که از قبل تصمیم داشت کتابی در این زمینه تألیف کند، با دیدن این کتاب پیشنهاد کرد آن را به فارسی برگرداند و با استفاده از منابع دیگر آن را تکمیل کند. او ضمن تألیف، از مشاهدات عینی خود نیز بهره برده است. این کتاب بعدها جغرافیای حافظ ابرو نام گرفت. جغرافیای حافظ ابرو در دو مجلد تدوین گردید. در مجلد اول، مؤلف پس از مقدمهای در باره جغرافیا و مقدمه دیگری درباره تاریخ، به کیهانشناسی و وصف شکل زمین ، اقالیم سبعه ، دریاها ، دریاچهها ، رودها و کوهها و دیار عرب ( عربستان ) پرداخته و سپس سرزمینها را از مغرب (ولایت مغرب و اندلس) به مشرق (کرمان و فارس) توضیح داده و نام شهرها و مسافات را ذکر کرده است. ذکر مؤلف از شهرهای مغرب و اندلس، جزایر دریای روم ( مدیترانه )، شهرهای مصر ، شام ، ارمنستان ، فرنگستان ، بلاد جزیره ، عراق ، خوزستان ، لرستان ، فارس و کرمان ، گاه با شرح مختصری از تاریخ آنها همراه است. مجلد دوم درباره جغرافیا و تاریخ خراسان بزرگ (خراسان و ماوراءالنهر ) است و مؤلف در آن به شرح ولایات هرات ، قهستان ، نیشابور ، مرو ، بلخ ، بیهق ، طوس ، مشهد ، ابیورد ، نَسا و شهرها و قرای آنها پرداخته است. جغرافیای حافظ ابرو فاقد جغرافیای تاریخی ـ سیاسی عراق عجم و حکمرانان آنجاست. در بیشتر نسخهها، مطالب درباره خراسان به سال ۸۲۳ ختم میشود. در نسخه آکسفورد مؤلف وعده داده است که مختصری درباره تاریخ ماوراءالنهر خواهد آورد. اینکه مؤلف این قسمت تاریخی را نوشته است یا نه، روشن نیست. در این قسمت به نقشه ماوراءالنهر نیز اشاره شده است که موجود نیست. با توجه به متن جغرافیای حافظ ابرو، بنا بوده است که این کتاب تعدادی نقشه و نمودار از بلاد اسلام داشته باشد، اما از نسخههای موجود، فقط نسخه موزه بریتانیا دو نقشه جهان، یک نقشه از دریای مدیترانه و نقشهای از خلیجفارس دارد. در نقشه جهان، بر خلاف نقشههای عربی، شبکه خطوط طول و عرض به صورت ابتدایی رسم شده است. کتاب جغرافیای حافظ ابرو، بهخصوص در قسمت کیهانشناسی، حاوی مطالبی نو و متفاوت با منابع دیگر است، از جمله در باره مصب رود جیحون، که به گفته مؤلف، این رود در دوران قدیم به دریای خزر میریخته است. وی همچنین از فعالیت آتشفشانی خفیف کوه دماوند سخن گفته که جالب توجه است.
این رساله از بهترین مظاهر کوشش ثمربخش یونسکو است. این کتاب صورت مجلس مذاکرات و مباحثات ورزیده ترین معلمان جغرافیای همه عالم است. نویسندگان کتاب به مجموع این جلسات با کمال تواضع نام "استاژ" یعنی دوره کارآموزی داده اند ولی میدانیم که بزرگترین و مهمترین معلمان که غالبا استادان دانشگاه و بازرسان فنی و مربیان این دوره استاژ را بوجود آورده اند. نویسندگان کوشیده اند که تعلیم جغرافیا را منطبق سازند به نوترین روش های آموزش که آن را روش علمی نام نهاده اند...
در این کتاب نخست مؤلّف چکیدهای از جغرافیای پیش از اسلام را به منظورمقایسه با جهان بعد از اسلام ارائه کرده و به ارزیابی نیروی ذاتی و توانایدئولوژی و فرهنگ اسلامی پرداخته است. وی سپس مقولههایی چونمسجد، مدرسه، کتابخانه، مراکز علمی، رصدخانه، بیمارستان... و نیز بافتشهرهای اسلامی، نفوذ بینش اسلامی، بومشناسی، نهاد وقف به منزله یک اهرم عمرانی و فراگیریِ هنر اسلامی را مورد توجّه قرار داده است. در پایان، فراز ونشیب و شدّت و ضعف، توان بینش اسلامی در خلق پدیدههای جغرافیایی وپی جوییِ علل و عوامل آن به طور گذرا مورد بررسی قرار گرفته است.