مقصود اصلی از "متون تفسیری فارسی" آشنایی دانشجویان زبان و ادب فارسی با تحولات و دگرگونی‌های ترجمه و تفسیر قرآن مجید و قرءات و تحقیق در متون تفسیری درجه اول در این زبان است. بدین منظور نمونه‌هایی از بیست ترجمه و تفسیر، به ترتیب تاریخی، فراهم آمده و رسم الخط احوال و آثار مترجمان و مفسران، تا جایی که امکان داشت، به استناد نوشته‌های محققان و مصححان معرفی گردیده تا دانش‌دوستان و دانشجویان، بیش از پیش به عشق و علاقه ایرانیان و تلاش و کوشش ستودنی و فراوان آنان در برگردان مهین کلام یزدان به زبان فارسی آشنا گردند و سیر ترجمه و تفسیر قرآن کریم را در سده‌های نخستین اسلامی، با مراجعه به اسناد و مدارک بیشتر از نظر گذرانده مورد بررسی قرار دهند و دریابند که دانشمندان میهن اسلامی ما چه مایه وقت و فکر صرف این کار خطیر کرده‌اند و برای درک معانی و رموز کلام الهی و برگردان آن به فارسی چه اندازه دقت و احتیاط داشته‌اند.

منابع مشابه بیشتر ...

663cbcb06d731.jpg

یاد بعضی نفرات

سیمین بهبهانی

یکی از بهترین روش‌هایی که تا امروز در جهان برای بیان احساسات، اعتراضات و بیان موضوعات دیگر خلق شده «شعر» است. دنیای شعر دنیای لطیف، ساده و دوست‌داشتنی است. حرفی که با عروض خاصی بر دل می‌نشیند. ادبیات معاصر ایران در دل تاریخ خود نویسندگان و شاعران پرآوازه زیادی داشته است که هرکدام از آن‌ها سبک و طبع متفاوتی داشته‌اند. «سیمین بهبهانی» شاعر نامدار ایرانی در کتاب «یاد بعضی نفرات» از شاعران و نویسندگانی که در دوره او می‌زیسته‌اند، نوشته است. این کتاب شامل خاطرات، مقالات، مصاحبه‌ها و دیدارهای اوست. کتابی که اگرچه تنها یک کتاب است اما خواننده را با چندین کتاب و چندین نویسنده آشنا می‌کند. در این اثر گوشه‌هایی از زندگی، احوال و آثار برخی افراد همچون «منوچهر آتشی»، «هوشنگ ابتهاج»، «احمدرضا احمدی»، «پگاه احمدی»، «مهدی اخوان ثالث»، «پروین اعتصامی»، «قیصر امین پور»، «گلی ترقی»، «صادق چوبک»، «سهراب سپهری»، «همایون شجریان»، «شیرین عبادی»، «فروغ فرخزاد»، «فریدون مشیری» و «عباس معروفی» را در قالب خاطرات، دریافت‌ها و برداشت‌های شاعرانه شرح داده شده است. وی در ابتدای این مجموعه با لحنی شاعرانه به برخی خرده‌ها در باب شعر خود پاسخ می‌گوید و طی آن, به این موضوعات اشاره می‌کند : زمان و شعر, انسجام در شعر امروز و شعر سنتی, ارزش طنین واژه‌ها, ارزش تشکل واژه‌ها, زبان شاعر, تصویر, شعر کم تصویر و تصویر کنایی. سیمین بهبهانی علاوه بر اینکه در شاعری استاد بود، در نثرنویسی و خاطره‌گویی نیز تبحری ویژه داشت. او هم شعر اجتماعی می‌سرود و هم شاعری اجتماعی و پر حشر و نشر بود. او در این کتاب گوشه‌هایی از زندگی، احوال و آثار برخی شعرا و نویسندگان معاصر را ـ بعضا در قالب خاطرات و دریافت‌های شاعرانه ـ به دست می‌دهد. سیمین بهبهانی درباره این کتاب می‌نویسد: «بیشترینه نوشته‌هایم در این مجموعه، حاصل دقت در آثار و احوال یاران و عزیزان و شناخت رفتار و گفتار ایشان بوده و به خاطره همنشینی با آنان در آمیخته، و کمتر فصلی است که از این گونه حال و حکایت بی‌بهره مانده باشد. اسلوب نگارش یادگزاره‌ها گاه ساده است و گاه پیرایه‌مند: نظر به موقعیت و احوال خودم، از هر دو شیوه بهره گرفته‌ام. این حقیقت را هم هیچ‌گاه فراموش نکرده‌ام که هر هنرمند، در آنچه می‌آفریند، بازتابی از چند و چون روان و ضمیر خویش دارد. از این‌روست که ضمن اندیشیدن درباره هر اثر، به خلق و خوی آفرینده‌اش هم توجه داشته‌ام.... ...آتشی هیچ‌گاه با تهران، با آداب‌ورسوم ساختگیش، با خنده‌ها و تعارف‌های مصلحتیش، با زندگی ی «بی تنور» و «بی‌بوی نان گرم» انس کامل نگرفته است. در این شعر، اما، یک‌باره بدگمانی و بیزاری به گونه‌ی حیله‌گری پلید، که عمری «مصراع آخرینش را در تیررس نشسته است»، چهره می‌نمایاند. گویا انگیزه‌ی گریز از تهران، تهرانی که بهترین سال‌های جوانی او را مصروف خودکرده است، با همین شعر در او بیدارمی‌شود، گرچه پیش از این هم این انگیزه، گیج و گم، در پاری از شعرهای پیشینش رخ می‌نموده است. باز هم یادآور می‌شوم: آتشی خود به من گفته است که شأن شعر را فراتر از پرداختن به حوادث روزمره و جزئی می‌داند. اگر در شعرش به دنبال نشانه‌هایی از این قبیل بگردی، هرقدر هم که دوستت بدارد، روی ترش می‌کند و به نفی و انکار می‌کوشد؛ باشد. اختلاف من و آتشی همین جاست. من به ملموس‌ترین حوادثی که با سرنوشت وطنم، هم‌وطنم، جهانم و کل کره‌ی ارض بستگی دارد می‌اندیشم و آتشی به چیزی فراتر از این‌ها که از حیطه‌ی تصور من بیرون است. داستان رایج‌ترین و بزرگ‌ترین گرفتاری ی کشور ما با طنزی عجیب در این شعر مطرح می‌شود. ایجاز به حدی ست که گویی شعر فقط با علائم کلیدی پیش می‌رود: چشم شیشه بی، کلاه شاپو، حضور شکاک کشتی، وجود سامسونیت پرتخیل مشکوک، شکستن ایمان و چند واژه‌ی دیگر طرح کلی داستان را می‌ریزد و دنباله‌اش را باید خودت در ذهنت کامل کنی و سرانجام ریش بندر و آن تیزهای بی‌آزرم. اگر باید خواننده را در لذت ساخت و پرداخت شعر سهیم کنی، این‌گونه باید باشد، نه آن‌که باد به دستش بدهی و بگویی بباف.اگر آتشی بار دیگر بگوید که من به مسائل جزئی بی‌اعتنا هستم، این شعر را پیش رویش می‌گذارم. اين تاریخ ماست. بازگوی علت فقر و بی‌نوایی ی ملت ماست. تأسفی ست برحقی که «بیگانه» از ما پایمال می‌کند و خیانتی که «خویش» بر ما روا می‌دارد؛ و اگر از غفلت بیدار نشویم، وای بر ما! آتشی بی‌گمان شاعری ست که روی به اعتلا دارد و هرگز راه نشیب نپیموده است. مقایسه‌ی شعرهای نخستین و فرجامین این کتاب گواه همین مدعاست. پرکار است و در میان کارهایش، متعالی فراوان است و متوسط نیز. گاه به اطناب می‌گراید، اما آنجا که به ایجاز می‌پیوندد محشر می‌کند: خانه‌ات سرد است؟ خورشیدی در پاکت می‌گذارم و برایت پست می‌کنم. ستاره‌ی کوچکی در کلمه یی بگذار و به آسمانم روانه کن.

661fc62c65934.jpg

برگ های زرد

هاشم اعتماد سرابی

هاشم اعتماد سرابی نویسنده کتاب، در مورد موضوع کتاب می گوید: این نوشته ها یک قسمت از مقالاتی است که در این چند ساله در روزنامه خراسان چاپ شده است، چیزهایی که پیرامون مسائل مختلف نوشته ام. که البته مثل نماز آن مردک گلستان چیزی نبوده که به کار آید. از سستی و نقص اما چرا باز به شکل کتابی در می آید منکه هنوز از رنج شرم "اسائه ادب" فارغ نیامده ام، واقعه ایست مشکلم... احساسی است و امیدی گنگ و خام و اگر با این همه، کمک کوچکی به درک درست شده باشد خود را ماجور یافته ام.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

6279162ba31db.jpg

عشق اصطرلاب اسرار خداست (مشارق انوار القلوب و مفاتیح اسرار الغیوب)

عنوان اصلی کتاب عشق اصطرلاب اسرار خداست "مشارق انوار القلوب و مفاتیح اسرار الغیوب" است که توسط عبدالرحمن بن محمد الانصاری نگاشته شده است. آنچه در پى خواهد آمد، شرح کوتاهى از یکى از ارکان و اصول مهم عرفان، یعنى وصف«عشق و عشق ورزى‏ هاى»بزرگانى است که مستانه به همه آیات الهى و در عین حال به یک مبدأ عشق مى‏ ورزیدند. آنان که بدین پایه از محبت دست یازیدند، در حقیقت«اصطرلابى»براى مکاشفه و تبیین اسرار و رموز ماوراء طبیعت، به دست آوردند که به وسیله آن توانستند به شرح و تفسیر اسرار قرب خداوندى بپردازند و با استمداد از این ابزار، به اسرار عالم هستى پى ببرند. البته، پر واضح است که عشق براى ایشان در حکم ابزارى معنوى بود که دوگانگى‏هاى صورى ناشى از وهم و جهل و حجاب را مى ‏زدود و آینه قلبشان را چنان جلا مى‏ داد که در اوج عشق ورزى، با پر عشق به پرواز درآمده و فارغ از همه چیز حلاج ‏وار، مستانه، سرود عاشقانه«انا الحق»سر داده و پای کوبان براى ترسیم معاشقه میان عبد و رب، به سوى مسلخ شتافته و یا از فرط محبت، همچون ابو یزید بسطامى«لیس فى جبتى سوى الله»را به بهاى اتمام ارتداد و زندقه، در حال وجد و خلسه بر زبان مى‏ راندند:این همه در پرتو حب الهى میسرشان گردید و به حق مصداق ‏«والذین آمنوا أشد حب الله»} واقع شدند. فهرست کتاب شامل این عناوین است: باب اول- در طریق رساننده ی جان های پاک به محبت حقیقی؛ باب دوم- در ذکر محبت و معانی آن؛ باب سوم- در اقسام محبت جنسی و نفسی؛باب چهارم- در معنی جمال و کمال و ...؛ باب پنجم- در محبت معنوی ...؛ باب ششم- در اقسام محبان؛ باب هفتم- در مقامات سالکان و احوال عارفان؛ باب هشتم- در درجات و اصلان؛ باب نهم- در ذکر اجمالی عشق و ...؛ باب دهم- در فضایلی که نفس از طریق محبت کسب می کند

پژوهش‌ها/پژوهش‌های عرفانی
کتاب
6167f531e7013.png

مبانی عرفان و تصوف

قاسم انصاری

این کتاب در یازده بخش به اختصار به مبانی عرفان و تصوف پرداخته است. عناوین بخش‌های کتاب بدین ترتیب است: تعریف عرفان و تصوف، عرفان و تصوف اسلامی، سالک و شیخ، پاره‌ای از اصطلاحات مشهور صوفیه، توحید و وحدت وجود، محبت و عشق در عرفان، طریقت‌ها، خانقاه، نگاهی کوتاه به عرفان و تصوف در خارج از دنیای اسلام، تأثیر عرفان و تصوف در امور اجتماعی، عرفای معروف از صدر اسلام تا قرن نهم هجری.

پژوهش‌ها/پژوهش‌های عرفانی
کتاب