رئالیسم موضوع سفسطهستیزی است و جلال آل احمد نویسندهای منورالفکر است که بنیان فکری و سیستم اندیشگری او «رئالیسم» است و در عین واقعگرایی، گروش و نگرشی عقلانی، عقلایی و منطقی با وقایع و واقعیتها دارد و حوادث را هنجارمند و به عنوان مقولهای تحولی رصد میکند و خود و عالم را متحرک منفعل از عوارض صدفهای نمیبیند و همواره فعال و پویا نقش خویش را در گردونه هستی در حوزه وجودی خود ایفا میکند. تعرفه شخصیت هنری او سیر در مسیر طولی حیات و عالم وجود است و اگر هم گاه ستیزی با واقعیتهای واقع دارد، این ستیز و تخالف از سنخ انفعال و فرونشستن نیست، بل تعادلبخش و پوینده به سمت مقاصد موضوعه است آثارش شواهد صادقه بر شخصیت جمعی اوست.
جلال آل احمد از جمله متفکران نادری است که مرام و کلامش ملهم از فرهنگ ملی و مذهبی ایرانیان و جهت جهد و جهادش سوقدادن آنان به سوی استقلال سیاسی و فرهنگی و اقتصادی است. جلال در مقطعی میزیست و روالی را برای ارائه کارهایش برگزیده بود که برای رسانیدن پیام و وانهادن بار مسئولیت از دوش به اجبار در زیر لواها و لفافههای مختلف مینوشت؛ گاهی به صورت داستان، گاهی به صورت نقد و گاهی سفرنامه. در این کتاب نویسنده کوشیده تمامی اشارات و تنبیهات و وصایای او که به شکل پراکنده در موضوع «فرهنگ و هنر و ادب» به نگارش درآمده، جمعآوری کند. این فرهنگ شامل دقیقترین و بیغرضانهترین تعریفها درباره رشتههای هنری نظیر نقاشی، معماری، موسیقی، سینما، تئاتر و درباره رشتههای فرهنگی و ادبی نظیر تاریخ، شعر، عرفان، تصوف و .... و در ضمن اظهارنظرهای جامع و قاطع درباره هنرمندان و ادیبان است.
جلال آل احمد از جمله متفکران نادری است که مرام و کلامش ملهم از فرهنگ ملی و مذهبی ایرانیان و جهت جهد و جهادش سوقدادن آنان به سوی استقلال سیاسی و فرهنگی و اقتصادی است. جلال در مقطعی میزیست و روالی را برای ارائه کارهایش برگزیده بود که برای رسانیدن پیام و وانهادن بار مسئولیت از دوش به اجبار در زیر لواها و لفافههای مختلف مینوشت؛ گاهی به صورت داستان، گاهی به صورت نقد و گاهی سفرنامه. در این کتاب نویسنده کوشیده تمامی اشارات و تنبیهات و وصایای او که به شکل پراکنده در موضوع «سیاست» به نگارش درآمده، جمعآوری کند.
«تجلی» از سه جنبه بیش از سایر جنبهها مورد توجه قرار گرفته است: یکی تجلی حق به فعلیت که همان نفس نور و جلوه الهی است، بدون لحاظ جهت نوریت (جنبه نوری تجلی)؛ دیگری تجلی حق به فعالیت که جهت نوریت و جلوهگری در آن اراده میشود یا جنبه (حقی تجلی) و سوم تجلی حق به مفعولیت که معبر به همه پدیدههای ماسوی الحق است و به آن تجلیات فعلی حق نیز گفته میشود (جنبه تجلی خلقی). ابن عربی در کتاب «التجلیات» به گونهای زیبا به این سه حوزه پرداخته که سیر در آن به ایصال کلمه وجودی محب عاشق به حقیقت خطابی محبوب معشوق مدد میرساند.
نوستالژی به معنای غمی است که بنا به دلایلی گریبانگیر شخص میشود؛ به طوری که هر فرد از افراد جامعه ممکن است به این روانپریشی دچار شود. در این مقاله پس از تعریف واژه نوستالژی از نظر ریشه و ارائه دیدگاههای روانشناسان، عوامل ایجاد این پدیده بررسی میشود. ابتدا موضوعات نوستالژی و خاطره، نوستالژی و رمانتیک، و نوستالژی غم غربت به صورت جداگانه بررسی میشود؛ سپس به سخن و فکر عراقی و تأثیر این عوامل در روحیه وی پرداخته میشود.