اساس واژه گزینی در این فرهنگ، انتخاب و گردآوری واژگان و اصطلاحاتی بوده است که بتواند نیاز خوشنویسان، علاقهمندان و پژوهشگران این رشته و دانشجویان هنرهای تجسّمی را تا اندازهای از میان بردارد. محتوای این کتاب را میتوان به چهار بخش کلّی تقسیم کرد: الف) واژگان و اصطلاحات خط و خوشنویسی (انواع خط، ابزار نوشتن، اصول و قواعد) به صورت عمومی و اختصاصی که برخی از آنها در رسالات گذشتگان نیز بکار رفته است. ب) اصطلاحات مهم کلی هنرها و صنایعی که صرفاً برای خوشنویسی بوجود آمدهاند. مانن: تذهیب، قلمدان سازی، قلمتراش سازی و مرّکب سازی. ج) اصطلاحات مهم و کلی هنرها و صنایعی که خوشنویسی به گونهای در آنها راه یافته و بکار میرود. مانند: کاشیکاری، معرّق، نگارگری و چاپ. د) اصطلاحات مهم طراحی حروف که در پنجاه سال گذشته به عنوان بخشی از هنر گرافیک (ارتباط تصویری)، پارهای از وظایف خوشنویسی کهن را عهدهدار بوده و رابطۀ تنگاتنگ با یکدیگر دارند.
کتاب حاضر فرهنگی مصور انگلیسی-فارسی است و شامل لغات مستعمل در زبان انگلیسی و اصطلاحات علمی و فنی است که تالیف ا- ج است و توسط کتابفروشی اسلام منتشر شده است
فرهنگ حاضر مرکبی از واژه های عربی، فارسی، ترکی، فرانسه ولاتین (به ضمیمه واژگان نو فرهنگستان) است که داخل زبان فارسی شده و به طورکلی مورد استفاده عموم طبقات قرار خواهد گرفت و به خاطر سهولت در تلفظ که مراجعین گمراه نشوند و همه کس به آسانی بتواند تلفظ صحیح هر واژه ای را پیدا کند لغات این فرهنگ را به وسیله اعراب و زیر و زبر مشخص کرده و از طریق ای که در سایر لغت نامه ها برای تعیین تلفظ انتخاب گردیده و برای همه کس قابل استفاده نیست چشم پوشی شده است.
این کتاب، روشنگر گوشهای از شعر بیدل از قلههای سخنوری هندوستان و نیز ادب فارسی است. این کتاب دربرگیرنده ابیاتی از بیدل است که در آنها اصطلاحات هنری برای زیباترشدن هرچه بیشتر اقیانوس پرتلاطم شعر به کار گرفته شده است. در نتیجه آرایههای بسیار خوشایندی چون انواع ایهام، تشبیه، استعاره، کنایه و .... پیدا شده و اشعارش را مایهورتر کرده است. بسیاری از این سرودهها حوزه گزینش واژگان و اصطلاحات گسترده است و اصطلاحات دبیری، دیوانی، جلدسازی، رنگسازی، کاغذسازی، خوشنویسی، نگارگری و تزئینات نسخههای خطی و .... همراه با ترکیبات گوناگونشان در اشعار بیدل در این کتاب مشخص شده است.
مولانا نرگسی از شعرای نامی قرن نهم و دهم است. با وجود اینکه از شیخزادگان و نجبای ابهر بوده و پدرانش از جایگاه ویژهای برخوردار بودند، برای ارائه هنر خویش ابهر را به سوی دربار امیرزادگان تیموری ترک میکند و سالها در شهرهای مرو، هرات و قندهار با امیرزادگان ادبدوست و بزرگان شعر و ادب فارسی به بحث و مصاحبه مینشیند و در پایان عمر پس از یک دوره گوشهنشینی و زهد در سال 938 قمری به سن 60 سالگی در قندهار از دنیا میرود و در مزار «ابوایوب انصاری» به خاک سپرده میشود. نرگسی چون در سخن خود جز از عشق از چیز دیگر دم نمیزند، به برکت همین خاکساری، کلامش همیشه با فروتنی و تواضع همراه است و هرگز بوی خودخواهی و خودپسندی از شعر او احساس نمیشود؛ ولی با وجود این باز از نخوت کجکلاهی وحشت دارد.