در نگاهي کلي بين داستان پيامبران و اسطورههاي ايراني، به ويژه در کليت ماجرا و اوج و نقطه عطف داستانها شباهتهاي بسياري وجود دارد. يکي از داستانهاي درخور مقايسه و توجه در اين باره داستان يوسف و سياوش است. شباهت ميان اين دو داستان، بيشتر توجه ما را بر ميانگيزد. ما در اين مجال به تحليل دو شخصيت سودابه و زليخا در مقايسه با هم و جايگاهشان در داستانهاي يوسف و سياوش خواهيم پرداخت زيرا يکي از موارد مهمي که اين دو داستان را درخور مقايسه ميکند، شخصيت و رفتار زنان آنست و جالب اين است که به رغم مشابهت بسيار سودابه و زليخا، تفاوتهاي ظريفي ميان اين دو زن در داستان وجود دارد. براي نمونه، زليخا پس از ناکام ماندن از يوسف دست به دسيسهگري نميزند اما سودابه چون مراد خويش نمييابد به هر حيلهاي دست مييازد تا شخصيت سياوش را تخريب کند و بر خلاف زليخا هرگز به گناه خويش معترف نميشود. در قياس با سودابه، زليخا پس از سالهاي درازي که از رخدادن ماجراي او با يوسف ميگذرد هرگز زني منفور و هوسباز (چون سودابه) معرفي نميشود و تلاش مفسران براي ساختن پاياني خوش براي عشق زليخا (جوانشدنش توسط يوسف و وصلتش با او) اين را تاييد ميکند که بديهي است اگر عشق زليخا از ديد آنان هوس آلود بود، هرگز به دنبال سهمي براي او درين عشق نبودند.
کتاب اساطیر یونان اثری است از ف. ژیران به ترجمه دکتر ابوالقاسم اسماعیل پور و چاپ انتشارات مکتوب. کتاب حاضر به معرفی اسطوره های یونانی که موجوداتی فرازمینی با ویژگی های شگفت آور بودند می پردازد و تحلیلی از تاثیراتی که این اسطوره ها بر فرهنگ بشری و ادب و هنر یونان و جهان برجای گذاشته اند ارائه می دهد. “اساطیر یونان” مطالبی درباره چگونگی پیدایش ایزدان و اطلاعاتی پیرامون ایزدان زمین، ایزدان قهرمان و اسطوره هایی چون آتنا، هرا، آپولن، هرمس، آرس، آفرودیت، پوزئیدون، ایزدبانوی جهان زیرین و… در اختیار می گذارد و داستان ها و افسانه هایی را که پیرامون آن ها وجود دارد ارائه می دهد.
رامایانا، صحیفه مقدس هندوان شمرده میشود. همانطور که در خانه هر ایرانی، یک مجلد از دیوان حافظ وجود دارد، خانه هیچ هندو مسلکی نیست که نتوان کتاب رامایانا، یا نقش و نگاری از این اسطوره را در آن مشاهده کرد. این کتاب برای هندوها، هم به منزله اثری آسمانی و مقدس محسوب شده و هم اثری ادبی و عاشقانه و در عین حال اخلاقی، که بیانگر تاریخ و تمدن هند باستان است و دربردارنده شکوه حماسههای این دیار در هزاران سال پیش. ترجمه منظوم فارسی ملا مسیح پانیپتی از این شاهکار، خود شاهکار دیگری بوده که شایسته معرفی به جامعه ادبی جهان، بویژه فارسی زبانان است. رامایانا، داستانِ عشق رام و سیتا در ادبیات هند همان قدر ارج و شهرت دارد که لیلی و مجنون در ادب عرب و فرهاد و شیرین در ادب پارسی. حتی اگر بیشتر دقیق شویم، در مییابیم که اشتهار و ارزشِ این قصه، بسی بیشتر از همتایان ایرانی و عربی خویش است.
پیوند بسیار کهن ملتهای عرب و ایران باعث شده که زبان فرهنگ و ادبیات عرب و فارسی در تعامل گسترده با یکدیگر قرار گیرند و در عرصههای فرهنگی به ویژه فرهنگ عامه نمود یافته است. تلاشهایی که در زمینه ادبیات تطبیقی صورت گرفته بسیار ناچیز است. از اینرو با بررسی مضمون فقر در اشعار معروف رصافی و پروین اعتصامی پژوهشهایی تطبیقی در ادبیات عربی و فارسی صورت گرفته است. رصافی به دلیل آگاهی به مسائل جامعه به ویژه فقر توجه خاصی نشان داده و حاکمان جامعه عامل را عامل فقر میداند و همچنین پروین اعتصامی نیز سهلانگاری حاکمان را باعث پیدایش فقر جامعه میداند. اما به خاطر زن بودنش کمتر مورد پذیرش جامعه قرار گرفته اما مانند رصافی یتیمان، بیوهزنان و مستمندان جامعه را مورد ترحم قرار میدهد.
ادوارد یونگ شاعر انگلیسی اواخر قرن هفدهم در اثر معروف خود با عنوان تفکراتِ شبانه تصویری غریبانه از صحنه مرگِ همسرش ارائه میهد. آلفرد دو موسه، شاعرِ فرانسوی قرنِ نوزدهم در سرودنِ مجموعه شعری اش با عنوان شبها از ادوراد یونگ الهام میپذیرد. او شب را تنها شاهد روزگار غمزدهاش در نظر میگیرد و الهههای شعر را برای التیامِ دردِ فراقش از ژرژ ساند به یاری میطلبد. در این مقاله در نظر داریم این دو مجموعه شعری را باهم مقایسه کنیم.