در اين جستار به شرح و تفسير معناي «نقش» در بيت بحث برانگيز: دادهام باز نظر را به تذروي پرواز بازخواند مگرش نقش و شکاري بکند از حافظ پرداخته شده است. ابتدا نکاتي که شارحان پيش از اين درباره واژه «نقش» در اين بيت آوردهاند مورد بحث و بررسي قرار گرفته است. بسياري از شارحان با توجه به معنايي که سودي از واژه «نقش» به دست داده معناي «نقش» را اصطلاحي در شکار دانستهاند. نگارنده در رد اين معنا شواهد بسياري يافته است و به اين نتيجه رسيده که «نقش باز خواندن» در اين بيت از حافظ «اثر کسي يا چيزي را درک کردن»، «درک و فهم درست از چيزي» و ... است و اين واژه در اين بيت ارتباطي با شکار ندارد.
بانو اطرایی از معدود هنرمندانی است که دارای مدرک درجه یک هنری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. ایشان در زمینه ی معرفی و شناساندن ارزشهای موسیقی اصیل ایران خصوصا ردیف ها و دستگاه های موسیقی ملی و سنتور نوازی معاصر و همچنین آثار و اندیشه های بزرگانی چون پایور و صبا سال ها تلاش نموده و تالیفات و مجموعه آثار ارزشمندی را به جامعه موسیقی کشور تقدیم داشته است.
کتاب ماهور مجموعهای از مقالات موسیقی بود که نخستین جلدش در تابستان 1370، دومین جلدش در بهار 1371 و سومین جلد آن در زمستان 1372 منتشر شد. حسین دهلوی، علی تجویدی، مصطفی پورتراب، فرهاد فخرالدینی، ساسان سپنتا و حسین علیزاده از نویسندگان مقالات کتاب ماهور بودند.
در اين مقاله، شرح و گزارش چند بيت از متون ادب فارسي مورد نقد و بررسي قرار گرفته است. نگارنده با ارايه برخي از دلايل و شواهد، نکاتي در لغزش گزارش شارحان آن ابيات گوشزد نموده و کوشش کرده است با ارايه شواهد، مفهوم و معني آن ابيات را روشن کند. تامل در شرح و گزارش اين ابيات، ضرورت توجه به رو ساخت متون ادبي را براي دريافت درونمايه و ژرف ساخت آن آثار بيان ميکند.
گزارش و شرح ابیات و عبارات متون ادبی که امروزه اغلب از آن با عنوان «تعلیقات» یاد میشود، عمر دراز و قدمتی بیش از پانصد سال دارد. در دوره معاصر نیز پژوهشگران و محققان با نوشتن شرح و تعلیقات بر آثار کهن زبان فارسی به صورت کتاب یا مقاله، گزارشهای گوناگونی از آن متون به دست دادهاند. توضیح این مطلب لازم است که کالبد و روساخت متون مهم ادبی، مقدمه و وسیله نخستین و بنیادین رسیدن به درونمایه و ژرف ساخت آن متون است. به همین خاطر، این جنبه از پژوهشها؛ یعنی گزارش درست و دقیق ابیات و عبارات متون ادبی نباید مورد بیتوجهی و غفلت قرار گیرد. اهمیت و سودمندی چنین گزارشهایی زمانی آشکارتر و مشخصتر میگردد که با افسوس و اندوه بسیار بدانیم هنوز شماری از دانشجویان دورههای کارشناسی ارشد و دکترای زبان و ادبیات فارسی از خواندن و گزارش درست بعضی از لغات و ابیات و عبارات متون کهن ادبی ناتوانند. آنچه در این جستار بدان میپردازیم، یکی از یادداشتهای پراکندهای است که نگارنده سالهای متمادی، در حاشیه شرح مثنوی دکتر جعفر شهیدی نوشته است و در واقع، حاشیهای است بر حاشیه ایشان در شرح این بیت از دفتر ششم مثنوی که نکاتی را در ضرورت توجه به شرح و گزارش آثار ادبی و دقت در آن خواستار است. باید گفت بیشک، مثنوی معنوی نیز از جمله کتابهایی است که دریایی بیکران از فرهنگ عامه و نکات ازنده ادبی را داراست. این اثر سترگ دارای شاخصههای فرهنگی و ادبی خاصی است که گاه برای خواننده امروزی قابل دریافت نیست. ترکیب «سرِ سفره» یکی از ترکیبات نادر و دیریابی است که مولانا در مصرع «چون سر سفره رخ او توی توی...» دفتر ششم آن را آورده است که معنای آن ترکیب برای نویسنده این جستار دغدغه ایجاد کرده است و از سوی دیگر، بسیاری از شارحان در معنی آن حدسهایی زدهاند. این نکته نیز درخور توجه است که آنچه در معنی این ترکیب بدان دست یافتهایم، از تمامی فرهنگ لغتهای زبان فارسی فوت شده و بدان توجهی نشده است. نویسنده با تبیین معانی گونه گون این ترکیب در میان کتب ادبی، به کاربرد آن در دیگر متون ادبی اشاره میکند و معنی این ترکیب را در مصراع مورد بحث با توجه به شواهد یافته شده در مصراع مورد بحث گزارش میکند. امید است که خوانندگان، نکته انگشت نهاده و یاد کرده ما را حمل بر بیاحترامی به ساحت آن گزارشگر بزرگ (دکتر شهیدی) ندانند و نپندارند که آنچه در این مقاله آمده، از سر هوی و هوس «خالِف تعرَف» است. نامه دکتر شهیدی نیز در پاسخ به این معنی نویافته ضمیمه مقاله است.