همه ما از نظر زيستشناختي، به ميزان چشمگيري ظرفيتهاي جنس ديگر را داريم؛ از اينرو، واجد صفات مردانه و زنانه به طور توام هستيم. اما فشارهاي اجتماعي به تفاوتهاي جنسي جنبه اغراقآميز ميدهد: زنان را مجبور ميکند وجه زنانه خود را رشد بيشتري دهند و مردان را وادار به تاکيد بيشتر بر طبيعت مردانه خود ميکند. نتيجه آنکه «جنبه ديگر»، واپس زده و ضعيف ميشود. با وجود اين، «زن درون» يا آنيما در مردان و «مرد درون» يا آنيموس در زنان، به صورتهاي گوناگون، از جمله روياها، خيالپردازيها، اساطير، ادبيات و ... ظاهر ميشود. در اين مقاله، دو نمود سودمند آنيموس، يعني «معشوق (مرد آرماني)» و «همراه دروني»، با نمونهها و مثالهاي مختلف، در ادبيات و فرهنگ ايراني تحليل شده است و اين نتيجه حاصل شده است که حداقل يکي از نمودهاي آنيموس در ناخودآگاه زن ايراني از پروتوتايپ واحدي نشات ميگيرد و اين پروتوتايپ، به احتمال زياد، ايزد مهر است.
در این کتاب سعی شده است به این ارتباط پرداخته و در دو بخش ادبی و هنری مورد بحث و بررسی قرار گیرد. با توجه به اینکه بحث اصلی درباره هفت خان رستم می باشد. بعد از معرفی شاهنامه صحبت را به بررسی حماسه و اسطوره کشانیده و سپس به بیان چگونگی حماسه هفت خان رستم پرداخته و در انتهای این بخش ویژگیهای تصویری شاهنامه مورد بررسی اجمالی قرار داده شده است. در بخش دوم کتاب با مقدمه صورنگاری اولین شاهنامه ها به ویژگی های نگارگری ایرانی و ارتباط آن با ادبیات پرداخته و بالاخره در انتها در سه بخش به بررسی مکاتب هنر ایران یعنی مصور سازی شاهنامه، نقاشی روی کاشی، نقاشی قهوه خانه ای و تحلیل تعدادی از آثار باقی مانده پرداخته و سرانجام با آوردن تصاویر موجود نتیجه¬گیری شده است. در بحث تحلیل آثار، در بعضی موارد با توجه به مفصل بودن توضیح و تفسیر هر مکتب و ارتباط تحلیل های کلی آن با تفسیر تصویر از اضافه گویی در تحلیل شخصی درباره برخی از تصاویر خودداری شده است
کیخسرو، شاه آرمانی ایرانیان، حضوری بس گسترده در اساطیر، تاریخ، حماسه ملی، افسانهها و باورهای عامیانه و نیز فلسفه اشراق و عرفان ایران زمین دارد، تا جایی که به یک «تیپ شخصیتی» بدل شده است. جستار حاضر بر مبنای مطالعات اسنادی در گام نخست در پی یافتن نمونههای این تیپ شخصیتی در ادبیات و فرهنگ دیگر اقوام به این نتیجه میرسد که در ریگودا، مهابهاراتا و افسانههای پهلوانی و دینی چین باستان نمونههایی مشابه با کیخسرو یافت میشود. کیخسرو همچنین شباهتهای قابل ملاحضهای یا برخی شخصیتهای ادبی و تاریخی ـ اسطورهای دیگر دارد. گام دوم یافتن علت همانندیهاست. مطالعات تطبیقی در وهله نخست این گمان را به وجود میآورد که شاید این شاکله واحد به ریشه مشترکی در اساطیر هند و ایرانی بازگردد. به عبارت دیگر، شاید بتوان خاستگاهی شرقی برای اسطوره قایل شد که از طریق آیین مهرپرستی مسیری طولانی پیموده و در هر مکان رنگ فرهنگ میزبان را به خود گرفته و سرانجام در مغربزمین چهرهای غربی و در دوران متأخرتر سیمایی مسیحی یافته است. اما با تأمل بیشتر این احتمال قویتر به ذهن متبادر میشود که علت وجود همانندیها کهنالگوهایی است که زاییده ناخودآگاه جمعی بشر و در نتیجه نزد تمام اقوام مشترک است.
قالب مثنوی یکی از قالبهای شعر سنتی است که از دورههای اولیه شعر فارسی تا دوران مشروطیت، فراز و نشیبهای فراوانی را پشت سر گذاشت. این قالب در کنار قالبهایی چون غزل، رباعی دوبیتی به دلیل ظرفیتهای خاص آن، از پرکاربردترین قالبهایی است که در بازگشت دوباره ادبی، پا به عرصه شعر انقلاب گذاشت و با شروع جنگ تحمیلی، یک بار دیگر مورد توجه قرار گرفت و برخی شاعران از آن به عنوان مناسبترین و گستردهترین عرصه برای بیان معتقدات و احساسات اسلامی و انسانی خود استقبال کردند و به دامنه تغییرات، ابتکارات و نوآوریهای اعمالشده در آن افزودند. ویژگی مهم این مثنویها، تغییر در محور عمودی خیال و عدول از شیوه داستانسرایی به شیوه قدما و تلفیق حماسه، عرفان و دین است که اغلب در اوزان بلند و غیرمعمول در مثنویهای گذشته، با بهکارگیری ردیفهای طولانی و قافیههای با اشتراک حروف بیشتر و خلق تصاویر شعری جدید با استفاده از عناصر خیال چون: تشبیه، استعاره، تشخیص و ... و ساختن ترکیبات نو و بدیع و واردکردن اصطلاحات جدید است.
آنیما در نظریه کارل گوستاو یونگ، تجسّم تمامی گرایشهای روانی زنانه در روح مرد است که بهزعم وی نتیجه تجارب نژادی مرد با زن در طول صدها هزار سال زندگی با یکدیگر بوده و در ناخودآگاه جنس نرینه بهیادگار مانده است و این، باعث تسهیل واکنشهای متقاضی و توافق نظر بین دو جنس متقابل میشود. این کهنالگو همانند دیگر کهنالگوها، هم در نمایههای مثبت و هم در نمایههای منفی به نمود درآمده که در این مقاله نمودهای مثبت آن بررسی شده است. بر اساس این مقاله نمودهای مثبت کهنالگوی آنیما مطابق با دیگر نقاط جهان در اساطیر، ادبیّات و فرهنگ ایران نیز به نمود درآمده و «معشوق»، «الهامبخش» و «احساسات نسبت به طبیعت» ـ که در این مقاله با نمونهها و مثالهای مختلف تحلیل و ارزیابی شده است ـ برخی از این نمودها به شمار میآید. در این مقاله، نشان داده شده است که دستکم یکی از نمودهای آنیما در ناخودآگاه مرد ایرانی از پروتوتایپ واحدی نشئت میگیرد و این پروتوتایپ، بهاحتمال زیاد یکی از ایزدبانوان کهن ایرانی است. این پژوهش به روش توصیفی ـ تحلیلی انجام گرفته، و برای گردآوری اطّلاعات از روش کتابخانهای و بیشتر از نوع متنخوانی استفاده شده است.