«بنیاد اندیشی»، روح علوم اسلامی است و این بنیاداندیشی، چنانکه در حکمت عربی مشخص است، بیشتر به عالم ثابتات و بقا توجه دارد، اما از سوی دیگر، عرف جاهلی و قبیلگی و عادات طبیعی و اغراض بشری اقوام، در کنار یونانزدگی و یهودزدگی نظری و عملی، جامعة اسلامی را به سوی انحطاط برده و همین ممیزی، موجب شده است که بسیاری از معانی قدسی به صورت ممسوخ، ناسوت زده و عرفی (عصری) گردند. در این میان، پس از تحلیل توانمندی فقر و تفکر فقهی، که شأن بیرونی، قدرت و نظم اجتماعی اسلام را بروز میداد در مراحل پیشرفتهتر، اسلامشناسی مدرن در ساحت فلسفی و عرفانی اسلام تمرکز یافت و بر آن تأکید کرد. برای بسیاری از شرقشناسان، «ابن خلدون» به مثابه متفکری که در عالم جدید حضور داشته و بر فلسفه، صورتی عرفی و این جهانی زده است،کمال اندیشه اسلامی تلقی شد. حال، ما در وضع نویی قرار گرفتهایم؛ راهی که غایت آن میتواند تحقق و احیای شئون دیگری از عالم و علوم اسلامی در ذیل تجلی تام و تمام عالم اسلامی باشد. شرط لازم ورود به این مرحله، خود آگاهی و بازاندیشی در مبادی تفکر و علوم جهان اسلامی است. در کتاب حاضر، بازاندیشی در موضوعهای: «حجیت عقل و وحی در عالم اسلامی»، «جوهر ایمانی علوم اسلامی» و «نحوة تطور، تنازع و تقابل آنها با فلسفة یونانی از آغاز تا پایان قرن ششم و هشتم اسلامی»، که پایان عصر توانمندی عالم اسلامی نیز محسوب میشود، پرداخته شده است.
آشنایی با افكار و آرای دانشمندان و علمای اسلامی از ضرورتهای جامعه ما پس از پیروزی انقلاب اسلامی است. بررسی و تحلیل آرای متفكرانی كه با پشتوانه كتاب و سنت و در فضای فرهنگ و تمدن اسلامی رشد كرده و با افكار بدیع و اصیل خود مایة قوام تفكر و گسترش تحقیق گشتهاند. با تكیه بر این افكار و آراست كه میتوان الگوهای اجتماعی جدید مورد نیاز جامعه امروز را پدید آورد. پرداختن به نظرات اجتماعی اندیشمندانی نظیر فارابی و ابن خلدون از لحاظ نظری، مانع خودباختگی و بیهویتی جوامع مسلمان در برابر تئوریپردازیهای گوناگون بوده و از لحاظ عملی ناظر بر شناخت عوامل مؤثر در دوام و زوال اجتماعات، تغییر و تحول آنان و همچنین راهنمای حل پارهای معضلات و مشكلات اجتماعی است. بررسی تحلیلی و تطبیقی نظرات فارابی و ابن خلدون در زمینه تیپشناسی اجتماعی از جمله مطالبی است كه تاكنون كمتر مورد پژوهش قرار گرفته كه محور اصلی موضوع این كتاب است. فقدان كار عملی در این مورد بویژه در زبان فارسی با توجه به نفوذ و تأثیر عمیق فكری و علمی این دو دانشمند در علمای پس از خود بر نیاز به یك بررسی نسبتاً جامع و دقیق تاكید دارد.
فی هذا الکتاب نقوم مع ابن خلدون برحلة فی مشرق العالم الاسلامی و مغربه و نقف علی یومیات هذا العالم فی اسفاره و بعضها کان بالغ الخطورة علیه. و یتضمن الکتاب ایضا أخبار تولیه المناصب و عزله عنها فی المشرق العربی و ما لعبه من أدوار فی السیاسة والقضاء و ما تضلع به من أدوار الوساطة بین سلاطین المشرق و المغرب و بین اهل دمشق و تیمورلنک لأیام قبل وقوعها فی قبضة التتار.