یکی از انواع انسجام واژگانی، باهم آییها هستند که به عنوان صورتهای زبانی از مهمترین مشخصههای هر زبان به شمار میروند و با واژهشناسی و معناشناسی ارتباط ناگسستنی دارند. بررسی باهم آییها در آثار شاعران و نویسندگان پهنه ادب فارسی، امری قابل توجه است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی خمسه نظامی از منظر باهم آییها است. یافتههای این تحقیق نشان میدهدکه باهم آییها درخمسه نظامی بر سه نوع هستند: باهم آییهایی که در آنها میان واژههای هم آیند، روابط مفهومی وجود دارد. انواع این روابط مفهومی عبارتاند از: ترادف معنایی، تضاد و تقابل و شمول معنایی. نوع دیگر، باهم آییهایی هستند که از ترکیب اسم و صفت به وجود میآیند و در آخر، باهم آییهای تلمیحی میباشند که خود بر دو قسم هستند: باهم آییهای ملهَم از قرآن و باهم آییهای اساطیری. بررسی با هم آییها در خمسه نظامی میتواند گامی در راستای شناخت بیش ازپیش زبان این شاعر نامیِ قرون پنجم و ششم هجری به شمار رود. این مطلب میتواند تأییدی بر انسجام، استواری و پختگی زبان نظامی درنظر گرفته شود.
چون پایه این دفتر بر تلاشی "نمادین" است و خواست انجامین: نمودن "نماد" است نه شکافتن آن، و نمایش راز است نه گشایش آن، و این دفتر، نه از پی پزوهش در آثار نظامی است که برای نمایش "نماد" است، تا برانگیزاننده اندیشه پژوهشگران گردد از این رو باز نمودن نکته هایی اجتماعی، بایسته می نماید. نکته در خور نگاه اینست که: بیشتر پژوهشگران روزگار ما، جهان و رویدادهای گذشته را با ترازوی قرن نوزدهم و بیستم می سنجند و با حال و کار گذشتگان، از این دریچه نگاه می کنند و به ناچار همه می لغزند و لغزیده اند و سبب گمرهی های فراوان نسلهای جوان روزگار ما شده اند. اگر به این نکته توجه داشته باشیم و هر پدیده را با ترازوی زمان خودش بسنجیم، کهر بهنجار انجام داده این و جدول ارزشهای ویژه ای برایمان پدیدار می گردد. خردمندانی چون نظامی، در دل تاریکی زیسته اند و با تلاشی پیکارگونه روزنه هایی به سوی روشنایی باز کرده اند. گاه در میان سخنانشان بدسگالیهایی به چشم می خورد که هول انگیز است و اگر با چشم باز و با شناخت روزگار آنان و با ترازوی زمانشان، آنها را ننگریم و نسنجیم درباره آنان ستمکارانه داوری کرده ایم...
نظامی، پس از سرودن کتاب خسرو و شیرین، هفت یا هشت سال دست بکاری نزده و یا اگر زده است، اثری از آن موجود نیست. البته دیوان قصاید و غزلیات مختصری فعلا از او در دست هست ولی اولا این قصاید و غزلیات و قطعات پراکنده متعلق بتمام دوران زندگانی ادبی اوست و اگر بفرض متعلق به این دوره نیز میبود، چیز قابل توجهی بشمار نمیرفت. در هر حال نظامی هفت یا هشت سال پس از سرودن خسرو و شیرین، نوشتن لیلی و مجنون، سومین کتاب خمسه خود را آغاز میکند. در این کتاب، نظامی ضمن پرداختن بمقدمات، از حسودان و طاعنان و بدخواهان و شاعران بیمایهای که با وی رقابت میکردهاند، گله بسیار میکند و ضمن این ابراز دلتنگی میگوید که در این مدت قصایدی ساز میکرده و غزلهایی میگفته و دیگران این آثار را از او میدوزدیده یا بتقلید ناقصی از آن میپرداختهاند. اما باز، از خلال سطور همین شکوهها و شکایات نیز پیداست که در این مدت کار قابل توجهی نکره و اثری بوجود نیاورده است.
کلمات بر پیشبرد هرچه بهتر گفتگو تأثیر میگذارند. اهمیت نشانههای بازخوردی در زمان فقدان آنها فهمیده میشود. اگر نشانههای بازخوردی نابهجا بهکار رود، در روند گفتگو اختلال ایجاد میکند، پس چشم پوشیدن از آنها در تحلیل گفتگوها باعث نادیده گرفتن بخش مهمی از تعاملات روزانه میشود. در این مقاله این نشانهها از نظر صورت، معنا، درجه تأثیر و خصوصیات زبرزنجیری مؤثر در معنا مورد بررسی قرار میگیرند.
در این مقاله، ساختار جملات مرکب زبان فارسی بر پایه نظریه «دستورِ نقش و ارجاع» بررسی میشود. این نظریه را، در سال 1997، رابرت دی. ون ولین و رندی جی. لاپولا مطرح کردند و، در سال 2005، ون ولین نسخه نهایی آن را ارائه داد. دستور حاضر سه نوع رابطه را با عنوان «همپایگی»، «ناهمپایگی» و «هموابستگی» بین جملات مرکب مطرح میسازد و سه سطحِ اولیه پیوند را «بند»، «کانون»، و «هسته» میداند. سه نوع رابطه احتمالی بین «واحدها» برقرار است. بنابراین، از ترکیب سطوحِ اولیه پیوند و روابط احتمالی، نُه رابطه در «دستور همگانی» این نظریه قابل تصور است؛ که الزاماً تمامیِ آنها در همه زبانها یافت نمیشود. در این مقاله، جملات مرکب زبان فارسی را تحت دو رابطه کلیِ همپایگی و ناهمپایگی بررسی نموده و دو نوع رابطه را برای همپایگی و نُه رابطه را برای ناهمپایگی معتبر دانستهایم؛ که با ارائه مثالها و نمودارهایی تبیین شدهاند. مزیت تحلیلهای زبانیِ این دستور نسبت به سایر نظریههای دستوری را میتوان توجهِ همزمان به سه سطح «نحوی»، «معنایی»، «کاربردشناختی» دانست. امری که در نظریههای دستوری دیگر مستلزم پژوهشهای جداگانهای است.