کتاب مأموریت ادبی از خوانسار تا شیراز در اصل سفرنامه ای در زمینه دومین کنگره دبیران زبان و ادبیات فارسی کشور است که به مدت یک هفته در مرداد ماه سال 1347 و در شهر شیراز منعقد گردید. این سفرنامه که به قلم دکتر محمد حسین تسبیحی به نگارش درآمده، نخستین بار به مدت یک سال در روزنامه فردا و به صورت گفتارهایی مسلسل به چاپ رسید و در حقیقت این کتاب چاپ دوم مأموریت ادبی است. تسبیحی در سال 1347 از ریاست وقت ادارا آموزش و پرورش خوانسار جناب آقای حاج فضل الله ملکی مأموریت پیدا کرد که در این کنگره شرکت بنماید. ایشان که پس از یک سفر به تهران و گلپایگان موافقت ضمنی خود را اعلام نموده بود، سرانجام عازم این شهر گردید. ایشان در طی مسیر در شهرهایی چون شهرضا توقف نموده و توصیفات ادبی خوبی از این شهر ارائه کرده است. سپس به هر نقطه یا شهری نیز که می رسیده به توصیف آنجا پرداخته تا به شیراز رسید. وی نه تنها توصیف جامعی از چگونگی برگزاری کنگره و حتی سخنرانی های آن پرداخته، بلکه توصیفات زیبا و ادبی واری نیز از آثار مهم تاریخی و مذهبی این شهر چون آرامگاه حافظ و سعدی، شاهچراغ (ع)، تخت جمشید و ... ارائه کرده است. بدین سبب تهیه این کتاب و خواندن آن برای حتی شده پاره ای ساعت خالی از لطف نیست.
دیوان شاعر ساحر خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی، نسخه مورخ هشتصد و پنج هجری قمری است که توسط دکتر رکن الدین همایونفرخ تصحیح و تنقیح شده و در سال 1370 توسط مصحح به چاپ رسیده است
در حدود سالهای: 282 و 283 هجری استادی به راستی استاد در علوم اسلامی و حافظ قرآن، در حلقه درسی، به شاگردان خود میگوید: آمادگی دارید که نوشته یی در تفسیر قرآن برایتان املا کنم؟ شاگردان میپرسند: مقدار آن چقدر ایت؟ استاد پاسخ میدهد: سی هزار ورق. دانشجویان میگویند: ممکن است پیش از به پایان آمدن کتاب، عمر ما سرآید. استاد با اندوه میگوید: «اءنالله!» همتی در مردم نماند است. سپس استاد کتاب خود را به سه هزار ورق خلاصه و در مدت هفت سال به شاگردان خود املا میکند. این استاد، پدر تفسیر قرآن و تاریخ اسلام، محمدبن جریر طبری بود. ابوجعفر محمد پسر جریر پسر یزید پسر خالد طبری از مردم آمل طبرستان. یکی از بزرگترین و کم مانندترین دانشمندان اسلامی است. محمدبن اسحاق ابن الندیم درباره او مینویسد: «الطبری... علاّمه وقِته و امام عصر و فقیه زمانه». گلد زیهر او را بزرگترین دانشمند اسلامی در سراسر دورههای تاریخ اسلام میداند. ابوبکر محمدبن اسحاق ابن خُزیمه یکی از دانشمندان معاصر طبری، پس از خواندن کتاب تفسیر او میگوید: من برروی زمین، کسی داناتر از طبری سراغ ندارم. شمس الدین احمدبن محمّد ابن خلّکا درباره طبری میگوید: «کانَ اماماً فی فنون کثیره مناه التفسیرُ والحدیث والفقهُ والتاریخُ؛ و کان ثقهً فی نَقله» (طبری در بسیاری از دانشها، از آن میان: در تفسیر قرآن، حدیث، فقه و تاریخ، پیشوا بوده... و در آنچه نقل میکرده، سخت مورد اعتماد و درستکار بوده است). ابن ندیم نیز او را در همه دانشها، از جمله: در علم قرآن، نحو، شعر، لغت ... به راستی چیره دست دانسته است.
روش تصحیح متون فارسی و چاپ نسخههایی پالوده و نزدیک به متن اصلی در ایران مدیون کوششها و تیزبینی کسانی چون علامه دهخدا، علامه قزوینی و دکتر محمدمعین است. از آنجا که اصل روش تصحیح برپایه دقت علمی و امانتداری نهاده شده است، در این مقاله سعی شده فعالیتها و آثار تصحیحی استاد معین را با استناد به منابع و مآخذ برای اهل تحقیق و دانشدوستان به خصوص دانشجویان ادبیات فارسی معرفی شود. لذا سعی شد با استناد به وصیتنامه نیما یوشیج که خود، اصولا در سنخ دیگری از اندیشه شاعرانه و بیان شاعرانه فعالیت داشت و نیز اعتماد او به صداقت علمی و امانتداری استاد معین، باب این مقاله گشوده شود که این خود نکتهای درخور توجه است.