5824e7cec6849.PNG

نماد پرنده در آثار شاعران فرانسوي قرن نوزدهم ميلادي، با نگاهي به ادب فارسي

جهان اسطوره‌اي، جهاني است كه نمادهاي سازنده آن از بسياري جهات مشتركند و همواره چهره‌اي متفاوت از جهان رئاليستي را به تصوير مي‌كشند. البته همين نگرش شگفت‌انگيز به جهان پيرامون، موجب غناي ادبيات مي‌گردد و اشتراكات جهان استعاري نمادها، سبب سهولت پژوهش در آثار نويسندگان و شاعران نامدار با رويكردي تطبيقي مي‌شود. آنچه در اين مقاله مورد توجه نگارنده قرار گرفته، پژوهش در اشعار برجسته نويسندگان شهير فرانسوي در عصر طلايي رمانتيسم، يعني در سده نوزدهم ميلادي است، كه در آن به بازسازي نماد پرنده پرداخته‌اند. در اين زمينه، توجه نگارنده به اشعار ارزشمند ادب پارسي، در جهت غنابخشي به مفاهيم عميق استعاري نماد پرنده، گامي براي شناخت اشتراكات و تفاوت‌هاي موجود در عرصه ادب فرانسه و فارسي است.

منابع مشابه بیشتر ...

6395e45b34748.jpg

نهضت رمانتیک در ادبیات فرانسه

غلامحسین زیرک زاده

نهضت رمانتیک در حوالی ایامی که در آلمان و انگلستان پایان می‌پذیرفت در فرانسه آغاز شد. نیم قرن گذشت تا افکار «روسو» که از فرانسه صادر شده بود از نو تحت عناوین و اسامی دیگری به کشور وارد شد. افکار روسو در قالب انقلاب شکل پذیرفت و عملی شد. دگرگونیها و تکانهای خفیف، مانند انقلاب ژوئیه 1830، معمولاً به حال ادبیات سودمندند لیکن زمین لرزه‌های اجتماعی مانند انقلابهای اساسی مایه‌ی تباهی و موجب مرگ آنند. گیوتین از هیچ نظر گاهی، راست یا چپ، الهام بخش نیست. بعلاوه، جمهوری، دیرکتوار، امپراطوری، همه مانند خود ناپلئون منعکس کننده‌ی نوعی ذوق کلاسیک بودند، اگرچه ناپلئون را در مقام یک جهانگشا و با نقش ویژه و ستاره‌اش می‌توان یکی دیگر از رمانتیکها به شمار آورد لیکن بدیهی است که در این زمینه از همه افراطی‌تر و خانه براندازتر بود. باز، اگرچه در انگلستان و آلمان روح رمانتیسیسم می‌بایست فقط بر کلاسیسمی غلبه کند که تا حد بسیار زیادی از فرانسه تقلید شده بود و هرگز در جنگلهای آلمان و مه و هوای مه آلود انگلستان احساس راحتی و خانه خدایی نمی‌کرد در فرانسه ناگزیر بود علیه ارتش منظم کلاسیسم که در باروی مرکزی خود، پاریس، موضع گرفته بود پیکار کند؛ و در نخستین شب نمایش ارنانی هوگو چنین پیکاری را آغاز کرد. و درست چنانکه از جنگلهای زیبای آلمان و مه و هوای مه آلوده‌ی انگلستان در فرانسه نشانی نبود عناصر اصلی و اساسی رمانتیسیسم انگلستان و آلمان نیز راه به جنوب نبرد و فرسنگها از تاکستانهای سواحل مدیترانه به دور افتاد؛ و اگرچه نهضت رمانتیک فرانسه تا حدود زیادی مدیون رمانتیسیسم آلمان - که آثارش به شیوایی بسیار توسط مادام «دواستال» ترجمه و تفسیر شد - و رمانتیسیسم انگلیس بود که نفوذ آن از طریق آثار شکسپیر اعمال می‌شد (که یکی از گروههای هنری انگلیس در 1827 در تئاتر ادئون به روی صحنه‌شان آورد) با این حال از این هر دو متمایز بود و خصوصیات ویژه‌ی خود را داشت...

63860ed7c0d17.jpg

تاریخ موسیقی از رمانتیسم تا دوره معاصر - جلد دوم

سعدی حسنی

تاریخ موسیقی شناختن مبدأ و منشأ موسیقی برای ما کمال استفاده را دربردارد، زیرا کشف این نکته به شناسایی ماهیت موسیقی کمک بسیاری می‌نماید، و به همین دلیل است که تا کنون دانشمندان و فلاسفه در این باره فرضیات متعددی داشته‌اند. در دوره‌های اخیر، دانشمندان و محققان، با تحقیق در احوال ملل ابتدایی وحشی و نیمه‌وحشی، طریق مطمئن‌تری برای تحقیق در این زمینه برگزیده‌اند. فرانسویان قبل از دیگران به مطالعه در این باره پرداختند.موسیقی کلاسیک اصطلاحی عام است که به موسیقی هنریِ اروپا اطلاق می‌شود. شروع این موسیقی را از سده‌های میانه در حدود سال ۵۰۰. م می‌دانند.دورهٔ کلاسیک سال‌های ۱۷۳۰ تا ۱۸۲۰ م را شامل می‌شود. قرن هجدهم مصادف بود با جریان روشن‌فکری یا آزادی اندیشه از بند خرافات، که در آن طغیانی علیه متافیزیک و به نفع احساسات معمولی و روانشناسی تجربی و عملی، علیه آیین و مراسم تشریفاتی اشرافی و به نفع زندگی طبیعی و ساده، علیه خودکامگی و به نفع آزادی فردی، علیه امتیازات و حق ویژه و به نفع حقوق مساوی مردم و تعلیم و تربیت همگانی صورت گرفت. در این دوره، برای اولین بار در موسیقی، این فکر ظهور کرد که موسیقی در حقیقت همانند دیگر هنرها مقصود و هدفی ندارد، بلکه صرفاً به‌خاطر خودش وجود دارد؛ یعنی موسیقی برای خودِ هنر موسیقی موجودیت می‌یابد. پس از دورهٔ کلاسیک با هنر موسیقی برپایهٔ ایدهٔ «هنر به‌خاطر هنر (هنر برای هنر)» برخورده می‌شد. هنر در این دوران، بیشتر متوجه سادگی است تا تزئینات ماهرانهٔ دوران باروک، ولی درزمینهٔ موسیقی، این رویکرد به‌عکس اتفاق می‌افتد. برخلاف دورهٔ باروک، در دوران کلاسیک، حالت‌های مختلف و متضادی در ارائهٔ احساس در موسیقی وجود دارد. بافت موسیقی کلاسیک نیز بیشتر هموفونیک است تا پلی‌فونیک. از هنرمندان برجستهٔ این دوره می‌توان از هایدن، موتزارت و بتهوون نام برد.موسیقی دوره رمانتیک به موسیقی دوره‌ای از موسیقی کلاسیک غربی گفته می‌شود که از اواخر قرن هجدهم میلادی آغاز گشت. این موسیقی با نهضت رمانتیک مربوط است. این سبک از نظر زمانی پس از دوره کلاسیک و تا حدی در تقابل با آن ظاهر شد. هنرمندان رمانتیک بیشتر به احساسات و عوامل شخصی و درونی خود توجه داشتند. آنها دنیای خیال و رویا، افسانه‌های کهن، سرزمین‌های دوردست و ناآشنا و هم چنین عواملی را که از زندگی عادی و روزمره فاصله داشت هدف اصلی آثارشان قرار می‌دادند، بر خلاف آثار کلاسیک‌ها که در آن عقل، منطق و استدلال بر احساسات و عواطف غلبه دارد، آثار هنرمندان رمانتیک سرشار از احساسات و عواطف انسانی است. سبک رمانتیک سالهای ۱۸۲۰ تا ۱۹۱۰ م را شامل می‌شود. در این دوره، احساسات نقش بسزایی در موسیقی پیدا می‌کند. موسیقی در این دوره به‌صورت ابزاری در دست آهنگساز مطرح کردن احساسات شخصی اوست. معروف‌ترین آهنگ‌سازان و موسیقی‌دانان این سبک شوپن، لیست و مندلسون هستند.این دوره را دورهٔ مدرنیسم یا نوگرایی موسیقی کلاسیک می‌دانند. آهنگسازان این دوره هرچه بیشتر سعی کردند تا کارهای خود را از سبک‌های گذشته متمایز و از باورها و قانون‌های گذشته عبور کنند.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

588b79586ed7b.PNG

از اسطوره تا ادبیات: منطق داستان در گذار از باورهای شفاهی به متون ادبی مکتوب

فریده علوی

اسطوره یکی از مباحث مطرح در ادبیات تطبیقی است. پیوند اسطوره و ادبیات، با توجه به اینکه اولی شفاهی و در گستره باورهای انسانی و دومی نوشتاری و در قلمرو زیباشناسی است، اندکی گنگ می‌نماید. اما با بررسی بیشتر آشکار می‌شود که همانندی‌های بسیاری میان آن دو وجود دارد و هر دو این مقولات از منطق یکسانی پیروی می‌کنند که همان منطق داستان است. از سوی دیگر، منطق داستان خود دارای ساختاری است که ریشه در قواعد خیال دارد. گذار از اسطوره شفاهی به متن ادبی روندی کند و بلندمدت داشته است که طی آن سراینده، شنونده، بیننده و مضمون جای خود را به شاعر (یا نویسنده)، خواننده منفرد و داستان ادبی داده‌اند. جهان اسطوره و جهان ادبیات در دنیای بزرگ‌تری به نام دنیای داستان جای می‌گیرند.

فرهنگ و تمدن/اسطوره و فرهنگ پژوهش‌ها/پژوهش در ادبیات داستانی
مقاله
58158be21a218.PNG

تلفيق افسانه و اسطوره در داستان‌هاي کوتاه ژان ـ ماري گوستاو لوکلزيو

فریده علوی

داستان کوتاه، همواره به عنوان يکي از ژانرهاي اصلي بسياري از روايات ادبي مطرح بوده و مطالعات فراواني که در زمينه ويژگي‌ها و عناصر سازنده آن صورت گرفته، مويد همين مهم است. در واقع همين ويژگي‌هايند که روايت را در داستان‌هاي کوتاه از ساير انواع ادبي متمايز مي‌سازند. اما گاهي ادبيات معاصر فرانسه اين مرزها را در هم آميخته تشخيص ژانرهاي ادبي را بسيار دشوار مي‌سازد. اغلب داستان‌هاي ژان ماري گوستاو لوکلزيو در زمره آثار نويسندگاني است که خود را متعلق به هيچ سرزمين و يا فرهنگي نمي‌دانند. او از ادبيات جهاني براي نوشتن داستان‌هاي کوتاه خود بهره مي‌برد و با تلفيق افسانه و اسطوره در داستان کوتاه، شکل نويني از داستان‌نويسي را ابداع مي‌کند. مقاله حاضر به طرح اين مهم مي‌پردازد که ابعاد اين شکل نوين داستان‌نويسي کدامند و از چه عناصري تشکيل شده است. از اين رو، در پاسخ به اين پرسش‌ها، به بررسي گستره ادبيات جهاني در روايت موندو و داستان‌هاي ديگر ژان ماري گوستاو لوکلزيو با رويکردي تطبيقي پرداخته‌ايم.

فرهنگ و تمدن/اسطوره و فرهنگ پژوهش‌ها/پژوهش در ادبیات داستانی
مقاله