ترکمنها در تاریخ پرفراز و نشیبشان و از زمان مهاجرت اکثریت مردمشان، یعنی اغوزها (غزها) در قرون یازدهم و دوازدهم میلادی به جانب غرب، موفق به ماندگاری و استقرار در قلمرو ملل کوچک آسیاس مرکزی شدند. همچنین توانستند ویژگیها و مشخصات ملی خود را طبق قوانین سنن غیر مکتوبشان که «توره» نامیده میشد، حفظ کنند. در واقع ترکمنها به عنوان یک ملت کوچک مرهون و مدیون این «توره» بودند.
دردوره مورد بحث، از ماوراء سیحون تا مرزهای چین مسکن ترکانی بود که هر از گاه فشار و هجوم چینی ها یا مغولان، سبب سرازیر شدن آنان به ماوراء النهر می گردید. در واقع از اوایل قرن هفتم میلادی، سرزمین های بین سیحون و جیحون محل منازعه ایرانیان ساکن منطقه و اقوام ترک مجاور بود. از آن جا که بنا به اقتضای سیستم اقتصاد شبانی، ترکانی اغلب در حال کوچ بودند، عدم اسکان آنها این فرصت را برای بومیان بوجود آورده بود تا آئین های کهن خویش را برپا دارند و فرهنگ ایرانی در آن منطقهادامه یابد. هم بارتلد و هم سایر محققین قرن بیستم بر این عقیده اند که از ماوراء سیحون تا مرزهای چین در شرق و مغولستان در شما، ترکستان نامیده می شود. اما هنگامیکه ترکان به سوی غرب حرکت کردند و سلطه دائمی خود را بر ماوراء النهر مستقر ساختند و فرهنگ ایرانی – اسلامی را پذیرفتند به تدریج جزء بومیان این سرزمین شدند و هویت ایرانی پیدا کردند. تاریخ خراسان و ماوراء النهر در دوره اسلامی حداقل تا قرن دهم هجری تفکیک ناپذیر به نظر میرسد و در این کتاب و مجلدات دیگر تاریخ خراسان از همه آنچه را که مربوط به تاریخ دو منطقه می باشد سخن گفته میشود. چنانکه در نگارش تاریخ خراسان در دوره قبل از ورود اسلام تحت عنوان "تاریخ شهرهای خراسان" نیز بر این روش بوده است. هم چنین تصویری بهتر از وضع ژئوپولتیکی منطقه هر کجا لازم بوده به بحث های جغرافیایی پرداخته شده است.
بیتردید در زمان است که تاریخ ساخته میشود. بنابراین زمان و تاریخ از یکدیگر غیرقابل تفکیک هستند؛ از اینرو تقویم تاریخ یک امر ضروری در تاریخنگاری است و نقص بیشتر منابع مکتوب در همین مسئله نهفته است. عمده آثار موجود در زمینه تاریخ فاقد زمان دقیق هستند و این با وجود اهمیتی است که زمانمندی پدیدهها در تبیین پیوستگی و چگونگی رابطه علّی آنها نسبت به یکدیگر دارد. این کتاب با بررسی تمامعیار منابع و اسناد و مدارک سیاسی و فرهنگی خراسان در طول سده اخیر، حدود پنج هزار رویداد را در زمینه مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی از نهضت مشروطه تا پیروزی انقلاب اسلامی را دربر میگیرد.
زبان فارسی در مقام یکی از ابزارهای انتقال فرهنگ و تمدن ایران و اسلام، قرنهای متمادی در بخش عمده ای از عالم متمدن آن روزگاران، رواج داشته و ایران به عنوان خاستگاه این زبان از دیرباز مورد توجه بوده است. وجود واژه های بی شمار فارسی در دیگر زبانها نشانه گستردگی دامنه زبان فارسی در آن روزگار است. دلیل دیگر این گستردگی نامه های شاهان مغول و عثمانی خطاب به فرمانروایان فرنگ و ایران است که به زبان فارسی نگاشته شده اند. نفوذ و گسترش زبان و ادبیات فارسی درترکیه که سابقه ای بس دیرینه دارد، حاکی از اهمیت زیاده از حد این زبان است که در این کتاب به روند نفوذ آن در این کشور پرداخته شده است
در این کتاب سعی شده است تا اطلاعات و معلوماتی جمع آوری گردد که در کتب جغرافی نویسان عرب و ایرانی و در لابلای سطور سفرنامهها و تواریخ راجعبه بلخ و جیحون پراکنده است و از این طریق دست کم کار محققان جغرافیای تاریخی را از جستجو در دریای وسیعی از منابع و مآخذ تاریخی – جغرافیایی آسان نموده است. به عقیده نویسنده مراد اصلی از این تالیف، نخست شناخت بخشی از مرزهای خراسان بزرگ است و دیگر اینکه همسایگان خود را بشناسیم، زیرا ایرانیانی که در درخت تنومند نژادی ما ریشه دوانیده اند و بخش عظیمی از فرهنگ و قومیت ما را دارا می باشند، در این نواحی زندگی میکردند و میکنند