بنا به گفته یعقوبی دیوارهایی که بلخ را احاطه کرده بود دوازده دروازه داشت. ولی با آمدن اعراب به این سرزمین دیوارها و دروازهها از بین رفتند. شهر بلخ از دوقسمت تشکیل شده بود:مدینه «شهرستان» و یا «شهر درون» و رباط یعنی « شهر بیرون». عبور و مرور و ارتباط میان این دو قسمت نیز از طریق دروازهها امکانپذیر میگشت. اطلاعات متفاوتی در زمینه دروازههای هر دو قسمت شهر در اسناد و مدارک، و روایات شفاهی موجود است. به نظر بار تولد ممکن است چهار دروازهای که یعقوبی درباره آنها سخن میگوید متعلق به «شهرستان» و هفت دروازههای که جغرافیشناسان عرب به آن اشاره کردهاند مربوط «رباط» بوده باشد. اما بطور کلی باید گفت اسطخری تنها از هفت دروازه سخن گفته است.
بیش از هزار و چهار صد سال است که تاریخ اسلام در خوب و بد با تاریخ اروپا عجین است. از سوی دیگر، جهان اسلام وارث همان فرهنگ هایی است که اروپا به ارث برده است، بنابر این، تاریخ تطبیقی کاربردی که توسط اروپائیان و مسلمانان نوشته می شود برای شناخت هر دو طرف کارساز و مفید است. کلود کاهن، استاد دانشگاه پاریس و محقق در زمینه مطالعات اسلامی و کشورهای مشرق اسلامی، با همین دیدگاه این اثر را تألیف کرده است. شایان توجه است که طرح و اجرای اولیه این اثر نخستین بار توسط ژان سواژه استاد وی صورت گرفته است. اثر ژان سواژه نخست در سال 1943م منتشر شد و تجدید چاپ آن نیز به همراه ضمائم در سال 1946م صورت گرفت. پس از درگذشت سواژه در سال 1950م، کاهن ادامه کار استاد را به عهده گرفت و چاپ سومی از سواژه را با همان عنوان قبلی و به نام وی منتشر کرد. با این حال و به لحاظ این که آثار مربوط به کتابشناسی نیاز مداوم به بررسی های جدید دارد، مؤلف بر آن شد که باز هم چاپ جدیدی که حاوی مآخذ تازه تر باشد در اختیار علاقمندان قرار دهد. بنابراین او کتاب حاضر را که شامل منابع مربوط به سده های هفتم تا پانزدهم میلادی/ یکم تا هشتم هجری قمری است، در سال 1982م منتشر کرد. کتاب حاضر اساسا در مجموع برای استفاده دانشجو و دانشمند فرانسوی و احیانا برای «محقق غربی» نگاشته شده است. با این همه «شرقیها» هم می توانند از آن استفاده کنند، چرا که، در دنیای معاصر، دیگر نمی توان ملتها را از یکدیگر جدا دانست.
صنایع اروپا در گذشته و حال همیشه در کشور ایران مورد علاقه عموم بوده و هموطنان ما که بگفته اروپاییها طبعا صنعتگر و هنرمندند در همان زمانی که در خاک ایران بزرگترین شاهکارهای صنعتی را در رشته معماری و نقاشی و سایر صنایع مربوط به این دو رشته به وجود آورده اند از مشاهده آثار صنایع ملل دیگر مشرق یا مغرب نیز لذت می برده اند. چون راجع به تاریخ صنایع یونان و روم بیش و کم مطالعاتی در ایران شده است به نظر اینجانب چنین رسید که مطلب را از بعد از انقراض امپراطوری روم یعنی از دوره رمان شروع کنیم. در حقیقت صنعت رمان و گتیک مجموع کاملی از صنایع اروپا است که در زمان معین با جمع کردن باقیمانده های صنایع غرب و شرق به صورت نوینی بوجود آمده و پس از رسیدن به کمال طبیعی خود مانند سایر صنایع راه زوال پیش گرفته و جای خود را به صنایع جوان تری داده است. در این دوره صنعت معماری به عنوان صنعت اصلی معمول و متداول و صنایع حجاری و نقاشی تابع صنعت معماری بوده است به این معنی که عموما مجسمه ها یا شیشه های رنگین یا نقوش برجسته و تابلوهای نقاشی برای تزئین ابنیه مذهبی ساخته میشده. بنابراین قسمت مهم مطالعات ما مربوط به ساختمان های مذهبی اروپا در قرون وسطی خواهد بود...
مسلمانان مقبره اشخاص مقدس مذهبی را مزار مینامند. این مزارها بعضاً بالای خود عمارتی داشته و در برخی موارد بدون عمارت میباشند. مواقع مزارها در قبرستان، باگذاشتن علایمی چون پنجه دست فلزی، شاخ آهو گوزن، بیرقهای سرخ و سبز و غیره از قبرهای عادی تفریق (جدا) میشوند. تقدسی مذهبی قبرها سبب حفاظت آثار معماری اکثر ساختمانها شده زیرا هر کس حتی استیلاگران (مهاجمین) نیز از تخریب آنها خودداری نمودهاند. مزارها را مراقبت نموده و در حفاظت آنها سعی میورزیدند. محققین افغان راجع به کتیبههای مزارات شهرهای هرات، کابل و غزنی، آثار متعددی تألیف نمودهاند. متأسفانه آثار کتبی شهر بلخ و نواحی اطراف آن تاکنون مورد جمعآوری و تحقیق قرار نگرفته است.
کمال خجندی در تاریخ ادبیات تاجیکی و فارسی همچون شاعری غزلسرا مقامی بزرگ دارد. غزلیات او در ممالک گوناگون دنیا انتشار یافته است. اینجا ما میخواهیم راجع به آثار کمال خجندی که در اواخر سال 1981 و اوایل سال 1982 م از موزهها، کتابخانهها و بایگانیها هندوستان گردآوردهایم، تامل کنیم.