از کیمیای سعادت نسخههای فراوان کهن و قابل اعتنایی باقی مانده است. بررسی دقیق بعضی از این نسخهها و مقایسه آنها با دو تصحیح منتشر شده از کتاب (چاپهای آرام و خدیوجم) نشان میدهد که در هیچ یک از این دو چاپ، شیوه علمی و دقیقی به کار نرفته است، چنان که مثلا برای بررسی واژهها و ترکیبهای کتاب، باید به نسخههای کهن آن مراجعه کرد. در این جستار برای نمونه پنج واژه «خلاقیت»، «وحشت»، «دوربینی»، «گرسنا» و «تشنا» که در نسخههای قدیمی کیمیای سعادت، به ویژه نسخه مورخ 605 کتابخانه ملک آمدهاند، اما در چاپهای موجود تغییر یافتهاند، معرفی شدهاند. از میان این پنج واژه،«گرسنا» و «تشنا» ـ نا آنجا که میدانیم ـ در هیچ متن دیگری به کار نرفته و بنابراین از فرهنگها فوت شده است. سه واژه دیگر، اگر چه در فرهنگها وجود دارد، بر اساس متن کیمیای سعادت معنیهای تازهای پیشنهاد شده که باید به معنیهای پیشین اضافه شود.
موضوع کتاب هزار واژه زیست شناسی-2 مجموعه واژه های پروتگان شناسی، ژن شناسیو زیست فناوری، علوم گیاهی، جانورشناسی، گیاهان دارویی است که برگرفته از فرهنگ واژه های مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی است و در سالهای 1391-1396 توسط گروه واژه گزینی فرهنگستان ادب فارسی منتشر شده است
موضوع کتاب هزار واژه زیست شناسی-1 مجموعه واژه های زیست شناسی عمومی، علوم گیاهی، علوم جانوری، ژن شناسی، پروتگان شناسی و میکرب شناسی است که برگرفته از فرهنگ واژه های مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی است و در سالهای 1376-1389 توسط گروه واژه گزینی فرهنگستان ادب فارسی منتشر شده است
«ملطفه» یکی از اصطلاحات دیوانی است که در متون نثر دوره غزنوی و سلجوقی فراوان به کار رفته است. از آنجا که این واژه در کتابهای عصر مغول دیده نمیشود، میتوان نتیجه گرفت که این اصطلاح تا اواخر سده ششم هجری مرسوم بوده است، اما پس از استیلای مغولان و رواج اصطلاحات دیوانی ترکی و مغولی، دبیران و نویسندگان، دیگر این اصطلاح را به کار نبردهاند. در میان کتابهایی که به دست ما رسیده است، اصطلاح «ملطفه» نخستین بار در تاریخ بیهقی به کار رفته که اتفاقاً بسامد آن در تاریخ بیهقی، نسبت به متون دیگر بسیار بیشتر است، با این همه در این کتاب تنها به صورت «ملطفه» به کار رفته است.
کيمياي سعادت مهمترين اثر فارسي ابوحامد محمد غزالي است که در ايران دو بار تصحيح و منتشر شده است: بار نخست در سال 1319 به اهتمام احمد آرام و بار دوم در سال 1361 به کوشش حسين خديوجم که پيشتر هم در سال 1354 نيمه نخست کتاب را به چاپ رسانده بود. اين مقاله بر آن است تا با بررسي اين دو چاپ، به ويژه تصحيح خديوجم و مقايسه آنها با نسخ کهن کتاب، کاستيها و اشکالات اين دو تصحيح را نشان دهد و ضرورت تصحيح دوباره کيميا را گوشزد کند. در اين راستا افزون بر نسخ اصلي مورد استفاده خديوجم، از نسخه موزه ملک (مورخ 605 ق)، دو دستنويس موزه بريتانيا (مورخ 644 ق. و 672 ق.) و نسخه نويافته اوپسالا (مورخ 614 ق.) بهره برده و نشان دادهايم که معرفي نکردن کامل نسخهها، انتخاب نابه جاي نسخه / نسخ اساس، نامعلوم بودن شيوه تصحيح و انتقادي نبودن آن، افتادگيها، افزودههاي بيپشتوانه و برخي اشتباهات فاحش در تصحيح واژههاي غريب و نادر، مهمترين اشکالات اين دو چاپ ـ به ويژه چاپ خديوجم ـ بوده است. اين اشکالات به حدي است که گاه معني و مفهوم عبارات دگرگون شده و به کلي با آنچه مولف در صدد بيان آن بوده، اختلاف پيدا کرده است.