این کتاب فراهمی است از نقد و نظر در باب تمام موضوعاتی که هر کدام در مقطعی مدنظر و علاقه نویسنده بوده است. بدیهی است که بیشترین قسمتها به موضوع ادبیات مربوط میشود؛ چه در حوزه نقد و نظر و چه در شکل گفتوشنود. اما تمام این کتاب منحصر به موضوع ادبیات نمیشود، جز آنکه یک علاقمند به ادبیات آن را نگاشته است.
تاریخ بشر آئینه یک سلسله مبارزه هایی است که بین طبقات مردم برقرار است و این مبارزه ها تا غلبه حق بر باطل ادامه خواهد داشت. مبارزه طبقاتی مظهر و نمایش واقعی حوادث تاریخی است که سر ترقی و تکامل هم در آن نهانست. نبرد دائمی خوبی و بدی، قدرت و حق، فقر و غنا، سرمایه و کار، تقدم و تجدد، ارتجاع و آزادی، فداکاری و خودپرستی، ظلم و عدالت و بالاخره مبارزه نور و ظلمت و یا یزدان و اهریمن است که حوادث و وقایع تاریخی را بوجود آورده است و بدون این نبرد زندگی هدف واقعی ندارد. تصدیق حالت حاضره و تسلیم در برابر سلطه و قدرت زندگی را همان اندازه فاقد روح و معنی خواهد ساخت که کسی وارد جنگ تن به تن بشود بدون اینکه کینه ای در دل داشته باشد و یا تن به زناشویی دهد درحالیکه فاقد عشق و محبت نسبت به همسر خود باشد. یکی از مظاهر حساس و جلوه های مشخص مبارزه های طبقاتی مبارزه ایست که در طول تاریخ بردگان با اربابان نموده اند و پرده های دلگداز و در عین حال لذت بخشی در صحنه اجتماع به وجود آورده اند. بردگی دوره مشخصی در تاریخ اجتماعی هریک از ملت ها گذرانده و خود یکی از دوره های فعالیت اقتصادی بشر است. تمام ملت ها "دوران اقتصاد بردگی" و یا دوره مبارزه بر علیه بردگی را در زمان واحدی نگذرانده اند و در تمام ملت ها هم بردگی حالت مشخص اقتصادی نبوده بلکه بطوری که در این مقاله ها دیده خواهد شد رژیم اقتصادی بردگی در بعضی از کشورها مانند یونان و روم با ظهور فئودالیسم از بین رفته و در پاره از ممالک دیگر مانند آمریکا و روسیه تا یک قرن پیش وجود داشته و در پاره کشورها مانند ایران از بردگان در فعالیت خاص اقتصادی یعنی تولید استفاده نمی کردند.
هاشم اعتماد سرابی نویسنده کتاب، در مورد موضوع کتاب می گوید: این نوشته ها یک قسمت از مقالاتی است که در این چند ساله در روزنامه خراسان چاپ شده است، چیزهایی که پیرامون مسائل مختلف نوشته ام. که البته مثل نماز آن مردک گلستان چیزی نبوده که به کار آید. از سستی و نقص اما چرا باز به شکل کتابی در می آید منکه هنوز از رنج شرم "اسائه ادب" فارغ نیامده ام، واقعه ایست مشکلم... احساسی است و امیدی گنگ و خام و اگر با این همه، کمک کوچکی به درک درست شده باشد خود را ماجور یافته ام.
نمیتوان به تحقیق آورد که «قصه یوسف (ع)» کهنترین روایت داستانی در حوزه و حدود سرزمینی است که امروزه خاورمیانه نامیده میشود و در تاریخ و اسطوره بینالنهرین خوانده شده است. اما به تقریب میتوان گفت در فرهنگ عبری ـ سامی کهنترین روایت است که جدا از جنبههای الوهیت ویژه ادبیات دینی، از سه رکن عمده سازنده اثری داستانی برخوردار است؛ و آن طرح داستانی ست که سه شخصیت محور دارد: یک زن، دو مرد. طرحی که از آن پس بنیان همه آثار ادبی عاشقانه جهان قرار گرفته است. آثاری در عرصه حماسه، تغزل و ... سرانجام رمانس وزآن پس آثار بزرگ و درخشانی که بعد از رنسانس پدید آمده و در اصطلاح سبکشناسی عربی «رئالیسم» نامیده میشود. شاخصهای بسیار شناخته شده آثاری مبتنی بر سه رکن ـ دو مرد، یک زن ـ تا حدودی که من به خاطر میآورم، چنیناند: الف: داستان سیاوش، در حماسه. ب: خسرو ـ شیرین، در تغزل. نیز رومنو آ ژولیت از آثار شکسپیر. پ: قصههایی از هزار و یک شب یا «هزار افسان» در آنچه اصطلاحا رمانس نامیده میشود. ایضا بسیار منظومههایی که در عنوان «لیلی و مجنون» سروده شده، و سرانجام منظومههایی با عنوان خود «یوسف و زلیخا» که به خصوص در زبان و ادبیات پارسی به کرات موضوع بیان عاشقانه ـ عارفانه قرار گرفته است و این در حالی است که همه آثار ادبی غرب بعد از مسیحیت تا قبل از پدید آمدن «دن کیشوت» در اصطلاح «رمانس» برخوردار از این طرح سه شخصیت ـ سه محور هستند و در اثر تاریخشکن سروامتس خالق «دن کیشوت» با ذهنیتی انتقادی از مدار خیال ورزیهای مکرر بیهوده خارج میشوند و ادبیات داستانی روی میآورد به جهانی نو که دانشوری، تجربه و اصالت عقل و شناخت، مبانی آن شمرده میشوند و با وجود این، غالبا برخوردار از چنان چارچوبیاند.
سالها میگذرد که من به مناسبت کارم، نویسندگی، به نسبت بضاعت خودم، همیشه به زبان فارسی و امکانات و ظرفیتهای زبان اندیشیدهام. یکی از مراحل اندیشیدن درباره زبان وقتی بود که در زندان اوین ماههای آخر محکومیت خودم را میگذرانیدم به سال 1355. پژوهش عینی اختصاص دارد به واژهیابی در نانگاشتهها، به سخن دیگر، واژهیابی در زبان گویه و در گویشهای گوناکون زبان فارسی. و از دید من اهمیت و باروری و برآیند آن کمتر از واژهیابی در متون و نگاشتههای ادبیات فارسی. چرا که همیشه زندگی زایاتر و غنیتر ست از آن پارههای ثبت شده زندگی در برگهای کاغذ، که بیشترینشان در خاک پر شرر تاریخ گم و ناپدید شدهاند، یا نوارهای فیلم و عکس و .... بنابراین شیفتگان خردمند زبان و ادبیات فارسی، به طور یقین به جانب زبان گویه کشانده خواهند شد؛ چنان که تاکنون نیز افراد به طور پراکنده و با شوق شخصی به جانب آن رفتهاند و در حیطه کار خودف به نسبت زحمتی که کشیدهاند، کامیاب هم بودهاند.