تکیه از جمله ویژگیهای دستوری زبان میباشد که در هر دو زبان روسی و فارسی در سطح واژه مطرح میشود. از آنجا که رعایت تکیه در زبان روسی برای زبانآموزان فارسی زبان در هنگام ادای واژگان گاه با مشکلاتی همراه میباشد، در این تحقیق سعی شده تا ضمن بررسی این موضوع در دو زبان، به پژوهشی در مسائل مهم آن از جمله بررسی علل تداخل تلفظ واژههای روسی در بین فارسی زبانان پرداخته شود. افرادی که در حال فراگیری زبان خارجی میباشند، ناخودآگاه سعی در تعمیم ساختارهای زبان مادری خود که تسلط نسبی بدان دارند به درون ساختارهای زبان خارجی دارند، که باعث تداخلها و خطاهایی در آموزش میگردد. به دلیل گستردگی موضوع از جنبههای مختلف نظری در بین زبان شناسان ایرانی و روسی، بر اساس محوریت تداخل تکیه برای فارسی زبانان، ابتدا مباحث نظری مطرحشده و سپس به بررسی کاربردی و تداخلهای احتمالی، از جمله واژههای مشترک بین دو زبان روسی و فارسی و تداخل آنها با یکدیگر، واژههای به ظاهر یکسان در ساختارهای مفرد و جمع زبان روسی، واژههای دو واریانتی زبان روسی، متحرک بودن تکیه در زبان روسی، تکیه اسامی روسی در حالات مختلف مفرد و جمع و تکیه در واژههای به ظاهر یکسان اجزای مختلف کلام روسی پرداخته شده است.
کتاب حاضر به مناسبت ششمین سال تاسیس صدای آمریکا به زبان فارسی این مجموعه خواندنی را که متضمن گفتارهایی از برنامه های متنوع صدای آمریکاست به عنوان ارمغان نوروزی به شنوندگان صدای آمریکا تقدیم کرده است
یکی از وجوه اهمیت زبان و ادب فارسی در شبه قاره پیوستگی عمیق زبان های ملی و محلی این منطقه با زبان فارسی است. تاثیرات عمیقی که زبان فارسی هم در زمینه واژه ها و اصطلاحات و هم در زمینه قواعد و دستور زبان بر زبان های رایج این منطقه داشته است، مورد تاکید و اذعان اهل فضل و ادب پاکستانی و سایر محققان بوده که در کتاب ها، سخنرانی ها و .... بدان پرداخته اند. این پیوستگی بویژه در ادبیات منظوم بیش از ادبیات منثور به چشم می خورد و به عنوان نمونه بافت و ترکیب شعر اردو و اصطلاحات و قواعد آن به روشنی میزان این تاثیرپذیری را نشان می دهد. بنابراین منابع و مآخذی که بتواند این رابطه و پیوند عمیق را نه فقط برای فارسی گویان و فارسی سرایان این خطه، بلکه برای اردو سرایان نیز روشن تر و معنی دارتر سازد، ضروری می نماید. چه بسا شاعر و نویسنده ای که اصطلاحی را شنیده است ولی معنی دقیق و کاربرد صحیح آن را در شعر و نثر نمی داند و به متون اصلی و مفصل هم یا دسترسی ندارد و یا از چنان تبحر و تسلطی در زبان فارسی برخوردار نیست که به راحتی بتواند از آنها معنی و کاربرد اصطلاح مورد نظر را دریابد...
در دهههاي اخير، «مجاز» به عنوان مهمترين منبع غنيسازي قاموس واژگان زبان، توجه زبانشناسان روس را به خود جلب كرده است. زبانهاي روسي و فارسي تصاوير كم و بيش متفاوتي از حركت را به دست ميدهند، در عين حال وجوه مشتركي دارند كه با توجه به تعلق آنان به دو خانواده زباني مختلف، جالب به نظر ميرسد. كاركرد فعل حركتي در گروه واژههاي پايدار فعلي - اسمي به علت كارايي گسترده در همه سبكهاي زبان قابل بررسي است. از ميان دستورنويسان فارسي، خسرو فرشيدورد اين دسته از تركيبواژهها را تحت عنوان «افعال مركب»، «تركيبات فعلي» يا «گروههاي فعلي ترجمهاي» بررسي كرده است. تكيه اصلي مقاله حاضر، بررسي مقايسهاي نقش فعل حركتي umu-xoumb در معناي مجازي و در قالب تركيبواژههاي پايدار است.
فرهنگ بزرگ سخن پژوهشي به نسبت جديد در زمينه فرهنگنويسي زبان فارسي به شمار ميآيد که ضمن بهرهگيري از دستاوردهاي فرهنگهاي پيشين، داراي نوآوريهاي برجستهاي است. اين فرهنگ ضمن استفاده از پيکره زباني در انتخاب واژهها، به آوانويسي، ترکيبات واژهها و ارائه مثالها و شواهد مناسب پرداخته است. يکي از ويژگيهاي اين فرهنگ، ريشهيابي واژهها به ويژه واژههاي دخيل در زبان فارسي است که در ميان آنها نود واژه روسي نيز ديده ميشود. اما با بررسي دقيق، در شناسايي ريشه اين واژهها کاستيهايي مشاهده کرديم که در مقاله حاضر به آن ميپردازيم. هم زمان با بررسي اينگونه واژها در فرهنگ بزرگ سخن، موارد ديگري را نيز تحليل ميکنيم. در بعضي از وام واژههاي روسي تغييرات معنايي و يا حوزه معنايي، در برخي از آنها گاه تغييرات آوايي و در گروهي ديگر نيز تغييرات دستوري پديده آمده است. وام واژههايي نيز روسي انگاشته شدهاند، ولي پس از بررسي مشخص شدند که آنها واژههاي اصيل فارسي بودهاند که به زبان روسي وارد شده و سپس با تغييرات آوايي به زبان فارسي بازگشتهاند.