لغتنامههای تخصصی برای تحقیق و مطالعه پژوهندگان و دانشجویان امری لازم و اجتنابناپذیر است. بدینجهت لغتنامههای گوناگونی در علوم و فنون مختلف به رشته تحریر درآمده و در اختیار علاقمندان قرار گرفتهاند. ادبیات نیز از این امر مستثنی نبوده و نیاز مبرمی برای تهیه لغتنامه تخصصی ادبی احساس میشد. بدین دلیل این واژهنامه جمعآوری شده است. این واژهنامه با عنوان «فرهنگ واژگان ادبی» به سه زبان انگلیسی، فارسی و عربی تهیه شده که به دلیل تنوع لغوی و اصطلاحی زبان عربی و رابطه تنگاتنگی که این زبان با زبان فارسی دارد، بیشتر به زبان و ادبیات عربی اختصاص یافته است.
فرهنگ حاضر مرکبی از واژه های عربی، فارسی، ترکی، فرانسه ولاتین (به ضمیمه واژگان نو فرهنگستان) است که داخل زبان فارسی شده و به طورکلی مورد استفاده عموم طبقات قرار خواهد گرفت و به خاطر سهولت در تلفظ که مراجعین گمراه نشوند و همه کس به آسانی بتواند تلفظ صحیح هر واژه ای را پیدا کند لغات این فرهنگ را به وسیله اعراب و زیر و زبر مشخص کرده و از طریق ای که در سایر لغت نامه ها برای تعیین تلفظ انتخاب گردیده و برای همه کس قابل استفاده نیست چشم پوشی شده است.
زبانشناسی علمی است که به مطالعه و تحلیل یک زبان میپردازد و ابعاد گوناگون زبان مثل صرف و نحو و روانشناسی زبان و معناشناسی آن را مورد تحلیل قرار میدهد. این رشته دارای شاخهها و گرایشهای زیادی است. یکی از موضوعات مطالعهی یک زبان، مطالعهی ادبی آن زبان است. که البته بیشتر متخصصان یک زبان، ادبپژوهان و منتقدان ادبی مخاطب آن هستند. با وجود این اغلب دانشجویانی که یک زبان جدید را مطالعه میکنند و میخواهند از پیچ و خمها و ساختارهای آن و کاربردهایش مطلع شوند، از این کتابها استفاده میکنند. کتاب واژهنامه ادبی را صالح حسینی با کمک گرفتن از بسیاری مترجمان و انگلیسیدانان برجستهی ایران جمعآوری کرده و نوشته است. کتاب در دو حالت انگلیسی به فارسی و فارسی به انگلیسی تألیف شده است. صالح حسینی در مورد این کتاب گفته است: «این کتاب با توجه به نیاز دانشجویان رشتهی ادبیات انگلیسی به معادلهای فنی اصطلاحات ادبی تألیف یافته است. چه بسا که مترجمان ادبیات نیز آن را سودمند بیابند. اصطلاحات به کار رفته شامل اصطلاحات داستان، نمایشنامه، شعر و نقد است. به پیروی از فرهنگهای معتبر اصطلاحات ادبی انگلیسی، بعضی از اصطلاحات کتابداری و مکاتب مهم ادبی فلسفی نیز در این فرهنگ آمده است.» صالح حسینی یکی از بهترین مترجمان ایرانی است. او مدرک دکترای زبان انگلیسی خود را از دانشگاه جرج واشنگتن دریافت کرده است. حسینی در کارنامهی ترجمهی خود کتابهای زیادی دارد از جمله: خشم و هیاهو، برخیز ای موسی، به سوی فانوس دریایی، برادران کارامازوف و مرگ ایوان ایلیچ.
مقاله حاضر پژوهشي تحليلي در گونهاي از اصطلاحات نحو عربي موسوم به «اصل» و «شبه» ميباشد. اين اصطلاحات كه بيشتر به صورت مستقل مورد استفاده قرار ميگيرند از تفاوتهاي و وجوه مشترك فراواني برخوردارند. نويسنده بر آن است با بررسي موارد كاربرد و معاني لغوي اصطلاحات مذكور، علل و جايگاه استفاده ان را بيان نمايد. از برجستهترين اين اصطلاحات ميتوان به «جمله و شبه جمله» «ظرف و شبه ظرف» و «مضاف و شبه مضاف» اشاره كرد.
زبان عربی در برههای از زمان چهره جهانی به خود گرفت و دایره نفوذ خود را با گسترش اسلام در سراسر جهان وسعت بیشتری بخشید. مرزهای چین را درنوردید و با گذر از خاورمیانه، مصر و شمال آفریقا به جنوب باختری اروپا رسید. پایهگذار این گستره فراگیر جهانی چیزی نبود جز تمدنی که این زبان با خود داشت و باعث هدایت انسانها به سوی پیشرفت و شکوفایی شد. مردم جزیره العرب با نشر اسلام به وسیله زبان قرآن راه این تمدن را هموار کردند و باعث شدند تا دیگر ملل نخبه جهان با شیفتگی فراوان زبان عربی را در آغوش گیرند، و با این زبان، میراث فرهنگی دیرپای خود را منتقل کنند. ایرانیان با مشارکت عظیم خود در تمدن اسلامی و عربی، و با نقشآفرینی بیهمتا در ساماندهی زبان عربی، از دیگر ملل سرآمد بودند. و این گفته ابن خلدون است که: «بیشتر علمای اسلام از ایرانیان بودند». با این همه، و علیرغم گسترش زبان عربی در ایران، این پرسش مطرح است که چرا زبان عربی به عنوان زبان گویشی مردم در قلمرو شاهان ساسانی آنگونه که در سرزمین مابینالنهرین، سوریه، فلسطین و لبنان مورد استفاده قرار گرفت، به کار گرفته نشد؟ زبان فارسی دری با پایان قرن سوم هجری رو به شکوفایی نهاد، و نشانههای شعر و شاعری در آن نمایان شد، و سرانجام راه پرفراز و نشیب خود را با رودکی (329 هـ. / 1020 م.)، شاعر پرآوازه ایرانی آغاز کرد.