چنانچه در زبانی برای نشان‌دادن نقش مفعولی از نشانه حالت استفاده شود، در آن زبان مفعول‌نمایی وجود دارد و در صورتی که نشانه حالت مفعولی تنها با زیرمجموعه‌ای از مفعول‌های آن زبان همراه شود، مفعول‌نمایی به صورت افتراقی می‌باشد. ویژگی‌هایی مانند معرفگی و جانداری مفعول از جمله دلائل حضور نشانه مفعولی در کنار یک مفعول در میان برخی زبان‌های جهان هستند. هدف از نگارش مقاله حاضر بررسی وضعیت مفعول‌های مستقیم دارای نشانه و بدون نشانه با توجه به جانداری و معرفگی در متون مکتوب مازندرانی است تا از این طریق رابطه بین این عوامل مشخص گردد. از رویکرد آیسن(2003) در چارچوب نظریه بهینگی در انجام این پژوهش استفاده شده است. با بررسی مفعول‌نمایی افتراقی در یک پیکره مازندرانی در مجموع 150 گروه اسمی مفعول مستقیم شناسایی شد و مشخص شد که هر دو ویژگی معرفگی و جانداری در حضور نشانه مفعولی در کنار مفعول مستقیم در این پیکره زبانی از زبان مازندرانی تاثیرگذار هستند.

منابع مشابه بیشتر ...

6432bc2f7ee77.jpg

واژه نامه بوربسّه

. جذوه

ایرج افشار سال ها پیش عکسی از مجموعه ای خطی با نام "خضراء الدمن فی احیاء الوطن" که بی مولف نیز بود را از سیدمحمود مرعشی در کتابخانه آیت الله نجفی در قم دریافت میکند. از مقدمه کتاب بر می آید که تخلص شعری مولف جذوه بوده است و مولف باید از مردم گرکان بوده باشد و ظاهرا از منشیان و مستوفیان دوره ناصرالدین شاه است. موضوع خضراءالدمن بنابر خطبه آن می باید درباره جغرافیای گرکان و لغات مردم آنجا باشد. مولف به مناسبت آنکه ذوق و سلیقه ای در ظرافت یابی و دعابه نویسی داشت آبادی گرکان را به "ممالک محروسه" تعبیر کرده است. بخش اول کتاب که می باید درباره گرکان باشد به جغرافیای بسیار مجمل عالم اختصاص دارد. بخش دوم اختصاص به واژه های مستعمل در گرکان دارد که به تعبیر مردم آنجا زبانشان "بوربسه" نام داشته است...

585f82560670e.PNG

پدیده جانداری در زبان فارسی

ارسلان گلفام

منظور از جانداري پديده‌اي است برون زباني كه بر اساس پردازش شناختي از جهان خارج در الگوها و ساخت‌هاي زباني متبلور مي‌شود. در واقع، پيدايش چنين الگوهايي در ساخت زبان انعكاس طي شدن يك فرآيند شناختي و ذهني است كه در آن عامل ذي روح بودن، به عنوان يك مولفه، در روند پردازش دخالت دارد. مولفه مورد نظر، در اولين برش، موجودات را در پيوستاري قرار مي‌دهد كه يك سوي آن جاندار بودن و سوي ديگر آن بي جان بودن است. در برخي از زبان‌ها، پيوستار جانداري با پيش انگاره هاي فلسفي و هستي‌شناختي ديگر در هم مي‌آميزد و در بين موجودات جاندار نيز مرتبه‌اي در نظر گرفته مي‌شود و حيوانات، به لحاظ ‌دارا‌بودن مختصه جانداري بين انسان و اشيا قرار مي‌گيرد (انسان > حيوانات > اشيا). تبعات اين نوع مرتبه‌بندي در واقع هماني است كه به صورت دستوري شده در قالب كدگذاري زبان‌ها خود را نشان مي‌دهد؛ براي مثال، در برخي از زبان‌ها، براي حالت نشاني P (patient) و (agent) A در ساخت متعددي، مولفه جانداري دخالت دارد ـ به شكلي كه نشانه حالت مفعولي براي اسامي جاندارتر در مقايسه با اسامي كم‌ جان‌تر متفاوت است. در هر حال، براي رسيدن به تحليلي روشن از پديده جانداري، بايستي عوامل و مولفه‌هاي متعامل با آن را نيز مد نظر داشت.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

586ddba24238e.PNG

ارتباط قلب نحوی و تأکید در زبان فارسی

محمد راسخ‌ مهند

اصطلاح قلب نحوی را اولین بار راس در اشاره به ویژگی‌ زبان‌هایی به کار برد که دارای آرایش واژگانی آزاد هستند. بر این اساس، قلب نحوی سازه‌ها را به همراه نقش‌های دستوری خود جابه‌جا می‌کند، بدون اینکه در معنای تحلیلی جمله تغییری ایجاد کند. قلب نحوی می‌تواند ساخت اطلاعی جمله را تغییر دهد، یعنی می‌تواند مجموعه تاکید جمله را دگرگون سازد. البته، در این راستا، قلب نحوی با تکیه جمله نیز در ارتباط است و از این حیث به تعامل حوزه‌های نحو، کلام و آواشناسی مربوط می‌شود.

دستور زبان/دستور زبان فارسی
مقاله
5866b57e30ad5.PNG

ضمایر تکراری در زبان فارسی

محمد راسخ‌ مهند

ضمایر تکراری در جایگاهی قرار میگیرند که سازه‌ای از آنجا حرکت کرده باشد. در زبان فارسی این ضمایر در بندهای موصولی، فک اضافه و گروه حرف‌اضافه‌ای با عنصر پیشاینده‌شده به کار می‌روند. ضمایر تکراری در فک اضافه و گروه حروف اضافه ای با عنصر پیشایند‌شده اجباری‌اند و در مورد بندهای موصولی، با توجه به دیدگاه‌های کینن (keenan 1977) و هاوکینز (HAWKINS 1999,2004)، حضور ضمایر تکراری تابع شرایطی است. اگر ضمیر هم مرجع با هسته‌بند موصولی، در جایگاه فاعل باشد، این ضمایر به کار نمی‌روند. اگر ضمیر هم‌مرجع با هسته‌بند موصولی، مفعول صریح باشد، حضور ضمایر تکراری اختیاری است و اگر ضمیر هم‌مرجع با هسته‌بندهای موصولی، مفعول غیر صریح یا وابسته ساخت اضافی باشد، حضور مفعول صریح اجباری است.

دستور زبان/دستور زبان فارسی
مقاله