طبیعت همواره عنصر اصلی و جداییناپذیر و خاستگاه دیرینه در مجال شعر و ادب بوده و نقش بسزایی در تحریک عواطف انسانی داشته است. به همین خاطر، بسیار مورد عنایت شاعران و ادیبان واقع شده است و بسیار اندک است که شعری زیبا جلوه نماید و بهرهای چندان از طبیعت نداشته باشد. با تحلیل و دقت نظر در دیوان این دو شاعر جلیلالقدر، وجوه مشترک و متفاوت بسیاری در زمینه وصف طبیعت دیده میشود. این مقاله بر آن است که طبیعت توصیف شده در اشعار این دو شاعر را تبیین و تحلیل کند؛ همچنانکه سعی در تبیین موفقیت این دو شاعر پرآوازه، با الهام از طبیعت دارد. «منوچهری دامغانی» از جمله مشاهیر شعرای فارسی زبان، در توصیف و نقاشی طبیعت، شاعری چیره دست میباشد که طبیعت را رساتر و محسوستر از آن نقاشی میکند. در سیر قافله شعر و ادبیات عربی به شاعری نام آشنا، «ابن رومی» بر میخوریم که طبیعت را روح و طراوت تازهای بخشید که گویا این طبیعت مجسم در اشعار وی، با خواننده، سر درون میگوید. با خواندن اشعار منوچهری، همواره طرب و نشاط خاص روح وی، به خواننده منتقل میشود. اما این رومی به خاطر مصیبتهای بسیاری که با آن مواجه بوده، اشعار حاوی یأس و تشاوم خاص را به خواننده منتقل میکند.
ابوعبدالله جعفر بن محمد بن حکیم بن عبدالرحمن بن آدم متخلص به رودکی و مشهور به استاد شاعران (زادهٔ ۲۴۴، رودک - درگذشتهٔ ۳۲۹ هجری قمری) نخستین شاعر مشهور ایرانی-فارسی حوزه تمدن ایرانی در دورهٔ سامانی در سدهٔ چهارم هجری قمری و استاد شاعران این قرن در ایران است. رودکی، شاعر و استاد سمرقندی نامش بر تارک ادوار شعر فارسی میدرخشد، هر وقت سخن از نخستین شاعر بزرگ تاریخ ادب فارسی دری به میان آید مسلماً نام رودکی بیش از هر نامی در خاطرهها جلوهگری میکند. این شاعر بزرگ که فضل تقدم او بر همۀ شاعران در اقوال شاعران بزرگ همعصر او و بعد از او دیده میشود در زمانی که شعر فارسی دری هنوز مراحل کمال خود را نپیموده بود اشعاری سرود که بعضی از آنها که در معدود اشعار باقی ماندۀ از او، دیده میشود با بهترین اشعار بزرگترین شعرای فارسی زبان برابری میکند. شعر او علاوه بر جنبۀ کیفی از نظر کمّی نیز از مزیتّی خاص برخوردار بوده است و بالاترین رقم در تعداد اشعار به او نسبت داده شده است ولی متأسفانه از ابیات کثیر او که حتی به یک میلیون و سیصد هزار بیت هم بالغ دانستهاند کمتر از هزار بیت او به جای مانده که از این مقدار نیز بعضی ابیات انتسابش به رودکی محل تردید محققان است و یا در دیوان دیگر شاعران نیز دیده شده است. از رودکی دیوانی و مجموعهیی بهجا نمانده است که مورد تحقیق پژوهندگان قرار گیرد و آنچه گرد آمده است مجموعۀ ابیات متفرقی است که از لابلای اوراق تذکرهها و جُنگها و کتب علوم ادبی به دست آمده است. نخستین دانشمندی که برای جمع آوری اشعار او همّت گماشت شادروان استاد سعید نفیسی بود که تحقیق گستردهیی دربارۀ اشعار وی به عمل آورد و حاصل زحمات ممتد استاد نفیسی کتابی جامع است به نام «محیط زندگی و احوال و اشعار رودکی» که چاپ اول آن در سال ۱۳۰۹ شمسی انتشار یافت. سپس در سال ۱۹۵۸ میلادی اثر تحقیقی دیگری در تاجیکستان توسط عبدالغنی میرزایف به طبع رسیده است که در پایان کتاب، مجموعۀ اشعار به دست آمدۀ رودکی که زیر نظر ی. براگینسکی جمع آوری شده الحاق گردیده است. این مجموعه اشعار یک بار در مسکو در سال ۱۹۶۴ جداگانه به چاپ رسیده و بار دوم چاپ افست آن در تهران انتشار یافته است. چون دیوان رودکی از قرون گذشته به جای نمانده که مورد تحقیق قرار گیرد بناچار آشنایی با اشعار او جز از طریق آثار یاد شده مقدور نیست. در کتاب حاضر با استفاده از مجموعههای مذکور، حواشی و توضیحاتی بر قطعهها و قصیدهها و تغزّلات او نوشته شد تا برای دوستداران شعر کهن فارسی و دانشجویان مفید افتد
طبیعت نامحدود صورت متناسبی است از حقیقت خود یا اصل وجود. دامنه دانش وسیعتر از ملاحظاتی است که در زمانها پایه علمی قرار می گیرد، زیرا دانش طبیعت به وسعت همه طبیعت است که بشر در زمانها به قدر ترازوی خود آنرا می سنجد و به همین جهت است که عمر قوانین علمی جاودان نیست و آن مقرراتی هم که نسبتا صاحب زمان بیشتری هستند معادلات آن نزدیک تر یا متکی به اصل ثابت وجود و فطرت می باشد. مولف کتاب سعی دارد ضمن رساله خود تا انجا که ممکن است رابطه و اتصال بی فاصله فیزیک و متافیزیک را که نتیجه یک اشتباه کوچکی است از میان بردارد و واقعیت طبیعت را بنابر شایستگی های او توضیح دهد.
بانوی شاعر فلسطین، فدوی طوقان در سال1917م. در شهر نابلس دیده به جهان گشود و در سال 2003م. در همان شهر دیده از جهان فرو بست. برادرش، ابراهیم طوقان از طلایهداران شعر مبارز در دهه چهل قرن بیستم بود. فدوی نزد برادر به فراگیری علوم ادبی و شعر پرداخت. او نخست در قالب کلاسیک، شعرهای رمانتیک میسرود. اما با پدیدآمدن نسل جدید شعرای مقاومت، مانند درویش و سمیح، او نیز با آنان همصدا شد. او با اشعاری رقیق و لطیف، احساسات پاک خود و هموطنانش را در برابر فاجعه دردناک فلسطین به تصویر کشیده است. او به عنوان یک زن به خوبی توانسته است دردهای ملتش را با نوایی حزنانگیز به گوش جهانیان برساند.
علم نحو، پایه و شالوده زبان و ادبیّات عربی است. این علم همواره راه پرفراز و نشیبی را پیموده است و بیشتر در قالب نظریّات نحوی «خلیل بن احمد» و شاگردش «سیبویه» بود، تا اینکه نخستین بانگ اعتراض علیه آن توسّط «ابن مضاء قرطبی» از اندلس به گوش رسید. او در کتاب خود «الردّ علی النحاه» به ردّ برخی از اصول نحوی از جمله بحث عوامل و علل پرداخت؛ البتّه، این کتاب آنطور که انتظار میرفت، نتوانست مورد توجّه اذهان قرار گیرد تا اینکه در چند دهه گذشته، افرادی چون «ابراهیم مصطفی»، «شوقی ضیف» و «مهدی مخزومی» با ارائه نظریّات جدید نحوی، پا به این عرصه نهادند و با هدف تسهیل در امر فراگیری زبان عربی، بر بسیاری از مسائل پیچیده نحوی چون: اشتغال، تنازع، افعال ناقصه و... قلم بطلان کشیدند. «ابراهیم مصطفی» در دانشگاههای «الأزهر»، «قاهره» و «اسکندریه»، به عنوان استاد علم نحو و در فرهنگستان زبان و ادبیّات عربی مصر، فعّالیّت مینمود. وی در کتاب «إحیاء النّحو» خود، سعی نموده تا به دور از تعصّب، مباحث نحوی را بر مبنای طبیعت زبان بیان کند. او معتقد است که نحویان قدیم در بیان مباحث نحوی، تحت تأثیر علل فلسفی قرار گرفتهاند. «ابراهیم مصطفی»، نظریّه نحویان، مبنی بر تأثیر عامل بر حرکات اعرابی را رد میکند و معتقد است حرکات اعرابی، دلالت بر معنایی دلالت دارد که متکلّم قصد آن را میکند.