موضوع اين مقاله ارايه تبييني جامع از هندسه و رمزهاي هندسي و نسبت آنها با معارف باطني و روحاني؛ بويژه اصل «توحيد» در فرهنگ و هنر اسلامي است. اين مقاله به سه مبحث مرتبط به هم ميپردازد. ابتدا هندسه و نسبت آن با تناظر ميان عوالم سه گانه هستي «عالم عقول، عالم خيال مطلق، عالم ماده» مورد بررسي قرار ميگيرد. در آرا بدست آمده از فيثاغوريان، افلاطون، ابن سينا، ابوريحان بيروني و رنه گنون، هندسه با زباني فلسفي به توصيف قلمرو مابعد الطبيعي و حيات كيهاني افلاك ميپردازد و با ارايه معارف باطني روح را به سوي هستي راستين هدايت ميسازد. در آرا اخوان الصفا، هندسه به دو مقوله محسوس و معقول تقسيم و هر دو بابي براي درك گوهر حكمت و جوهر نفس تلقي ميگردند. بخش دوم به جايگاه هندسه نظام هستي در ايجاد نظم و وحدت اجزا عالم ميپردازد. در اين بخش انتظام و تناسب كيهان، جلوه رمزي عدالت خداوند در نسبت با استحقاق ذاتي و به عبارتي «قدر» هر چيز تعبير ميگردد. بخش سوم به نسبت ميان هندسه با معارف توحيدي و نيز برخي مصاديق رمزهاي هندسي اختصاص يافته است. حضور ساختار هندسي در شيوه تجريدي تزئينات هندسي، اسليمي، ختايي يا اشكال و احجام معماري برگرفته از اصل مقدس توحيد است. جوهر توحيد در ساحت تخيل بصري در صور بلورين هندسي تبلور مييابد و جوهر هنر اسلامي را پديد میآورد. در انتهاي اين بخش به مصاديق مهمترين رمزهاي هندسي:نقطه، مثلث، دايره و مربع پرداخته ميشود.
مجموعه حاضردربرگیرنده 1353 واژه انگلیسی، عربی وفارسی درحوزه هنراسلامی است . واژه های گردآمده دراین مجموعه به حروف الفبای انگلیسی مرتب شده ودرمقابل هر یک معادل عربی وفارسی آن مندرج است. صفحات پایانی به فهرست واژه های عربی و فارسی با ارجاع به شماره مدخل های داخل متن اختصاص دارد. برخی واژه ها با تصاویری از آن همراه است .
اسلام تمام زوایای وجودی حیات بشری را تحت پوشش قرار داده و برای هر یک از موارد آن احکام ویژهای تعیین نموده است. میراث اسلامی هم از این موهبت برخوردار بوده و احکامی به آن اختصاص یافته است. این نوشتار با توجه به دیرینگی فرهنگ و تمدن اسلام، جایگاه موزه در اسلام و اهداف آن را به کنکاش پرداخته و نمونههایی از جلوههای هنری موزه آستانه مقدسه قم را به دست داده است.
کندوکاوی اجمالی و گذرا بر مقوله «تقلید» برخی داستان نویسان کم و بیش فراموش شده چند دهه گذشته از کار و سیاق نویسندگی ارنست همینگوی، شاید به درک و شناخت پارهای از ناکامیها و گمگشتگیهای نظری و علمی در حوزه ادبیات داستانی معاصر ایران یاری رساند. پیشاپیش بهتر است این مهم را در یاد داشته باشیم که ساختار ادبی داستانها، زبان شفاف، لحن سرد کلام موجز و نثر پالایش یافته همینگوی از واژهها و عبارتهای شاعرانه و احساساتی، همراه و همخوان با گونهای نگرش شبه فلسفی اپیکوری لذتطلبانه در حیطه پوچانگاری، به نوبه خود حاصل تقلایی ناگزیر بوده است.
محمد بن سلیمان، ملقب به فضولی در عراق متولد شد. درباره زادگاه او اختلاف است. بعضی کربلا، بعضی بغداد و بعضی حله را زادگاه او شمردهاند. سال تولد او نیز دقیقاً معلوم نیست و بیشتر احتمال دادهاند که دهه آخر قرن نهم متولد شده باشد. درباره سال وفات او چندان اختلافی نیست. عهدی بغدادی صاحب گلشن شعراء که معاصر او بوده، اشاره کرده است که در سال 963 هجری به مرض طاعون در شهر مقدس کربلا درگذشته است.