مقاله حاضر در چارچوب نظريه به دستوري شدن (grammaticalization) به چگونگي بيان مفهوم مالكيت در زبان فارسي (شامل فارسي باستان، ميانه و جديد) مي‌پردازد و نشان مي‌دهد چگونه شيوه بيان مالكيت با استفاده از فعل داشتن (مثل: پادشاه پسري داشت) جانشين بيان مالكيت با استفاده از فعل ربطي "بودن" و حالت" به اي يا برايي" (مثل: پادشاه را پسري بود) شده است. در ادامه اين تحول فعل "داشتن" براي بيان نمود مستمر در فارسي امروز به كار رفته است. گذر از مالكيت به نمود تحولي است كه در بسياري از زبان‌ها مشاهده مي‌شود و با تكيه بر مفهوم "شستشوي معنايي" (semantic bleaching) يا استعاره توضيح داده مي‌شود.

منابع مشابه بیشتر ...

63bebb2e59bbd.jpg

نقش قهر در تاریخ‌

فریدریش انگس‌

این نوشتار، بخشی از اثری است که انگلس در نظر داشت در باره «نقش قهر در تاریخ» بنویسد، و متأسفانه ناتمام ماند. در دهه ۱۸۸۰، سوسیال دموکرات‌ها انگلس را ترغیب کردند که فصل پر ارزش «نظریه قهر» از کتاب آنتی دورینگ را برای انتشار به صورتی مستقل به زبان آلمانی تدوین کند. وی عقیده داشت که تجدید نشر آن به تنهایی برای چاپ به زبان آلمانی کافی نیست، بلکه افزودن پیوستی که از لحاظ نظری با تازه‌ترین مراحل تاریخی منطبق باشد، برای آن ضرورت قطعی دارد. *** امروزه قهر عبارت است از ارتش و نیروی دریایی و همان‌طور که همه می‌دانیم، هر دو برخلاف منافع ما و به هزینه ما، «بسیار هم گران‌قیمتند» امّا، قهر نمی‌تواند پول درآورد، بلکه، حداکثر می‌تواند پولی را که ساخته شده است برباید و آن هم زیاد فایده‌ای ندارد، و باز، همان‌طور که در مورد میلیاردهای فرانسویدیدیم، این نیز برخلاف منافع ماست و نتیجه چندانی ندارد. بنابراین، پول باید سرانجام از طریق تولید اقتصادی به دست آید و در این صورت باز قهر را آن اوضاع اقتصادی که تأمین‌کننده وسایل مجهز و کسب ابزار کار آن است، مشخص می‌کند.

5fbf8200e5ce5.png

لغت‌سازی و وضع و ترجمه اصطلاحات علمی و فنی و یادداشت‌هایی درباره فرهنگستان و برنامه‌ریزی برای زبان و ادبیات و تاریخ زبان فارسی

خسرو فرشیدورد

غرض اصلی نویسنده از نوشتن این کتاب، حل مسئله لغت‌سازی و وضع اصطلاحات علمی و سیر و پیشینه این فن است در ایران و جهان. این امر ما را با تاریخ علم ارتباط داده و تاریخ علم هم ما را با تاریخ زبان فارسی مربوط کرده است؛ بنابراین بخش‌هایی از این کتاب تاریخ علم و تاریخ زبان فارسی است. در ضمن لغت‌سازی و ترجمه و وضع اصطلاحات علمی که یکی از نیازهای جامعه امروز است، ما را با فرهنگستان‌ها و مفهوم و تاریخچه آن ارتباط داده که کمتر دانشجو و استادی با این مسئله مهم آشنایی دقیق و علمی دارد. مبحث فرهنگستان هم ما را به برنامه‌ریزی برای زبان و ادبیات و خط فارسی کشانیده است؛ بنابراین اثری پرحجم پدید آمده که خود شامل چند کتاب است: لغت‌سازی و سیر آن در ایران، تاریخ زبان فارسی دری، برنامه‌ریزی برای زبان و ادب و خط فارسی، تاریخچه فرهنگستان‌های ایران و جهان.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

58714480590a3.PNG

پيدايش حروف اضافه از نام اندام‌هاي بدن

اعظم استاجی

مقاله حاضر، با تکيه بر مفهوم دستوري‌شدن، به چگوني پيدايش حروف اضافه از نام اندام‌هاي بدن مي‌پردازد. ساده‌ترين تعريف دستوري‌شدن عبارت است از تبديل عناصر واژگاني به عناصر دستوري يا تبديل عناصر دستوري به عناصر دستوري به عناصر دستوري‌تر. بر اين اساس، اين بررسي نشان مي‌دهد چگونه در گذر زمان نام اندام‌هاي بدن (عناصر واژگاني) به حروف اضافه (عناصر دستوري) تبديل شده‌اند و در طي اين تغيير از چه مراحلي گذشته‌اند.

پژوهش‌ها/پژوهش‌های زبان‌شناسی
مقاله
57ceee69ca99c.PNG

بررسی و توصیف چگونگی کار‏برد و ادراک صورت‌های اشاری در نابینایان فارسی‌زبان

اعظم استاجی

در این مقاله، کار‏برد صورت‌های اشاری فارسی را در ارتباط زبانی فرد نابینای مطلق و فرد بینا، از‏دیدگاهی صرفاً زبان‏شناختی بررسی کرده‏ایم. بدین منظور، نخست، صورت‌های اشاری و انواع آن را معرفی کرده‏ایم. صورت‌های اشاری به‏عنوان ابزاری زبانی، کار‏برد‏های بسیاری دارند؛ زیرا در تعامل زبانی فرد نابینا و بینا، قطعاً یکی از دو طرف مکالمه، حس بینایی ندارد و مسئله نابینایی، بر ارتباط زبانی بین آنها به‏ویژه در کار‏برد صورت‌های ‌اشاری اثر می‏گذارد. بر ‌این اساس، در پژوهش حاضر، برای تفکیک صورت‌های‌اشاری با مصداق عینی از صورت‌های اشاری با مصداقی غیر‏عینی، از دسته‌بندی لوینسون (1983) دربارۀ انواع صورت‌های اشاری استفاده کرده‌ایم و پس‏از پنج ماه مشاهده و مصاحبه با پنج نابینای تحصیل‌کرده، صورت‏های‌‌اشاری فارسی را در ارتباط زبانی فرد نابینای مطلق و فرد بینا و نیز مشکلات احتمالی در برقراری ارتباط فرد نابینا با بینا را توصیف کرده‏ایم. نتایج این بررسی‌ها نشان می‏دهد که ادراک تمام صورت‌های اشاری مکانی و برخی صورت‏های اشاری شخصی، اجتماعی و زمانی دارای مصداق‌های عینی، از‏جهاتی برای مخاطب نابینا مشکل‌ساز است و او برای کار‏برد این صورت‌های اشاری، لزوماً باید به‌وسیله قوه لامسه یا شنوایی، مواردی را که بدانها اشاره می‌شود، از ‌پیش‌شناسایی‌کرده باشد. به‌دلیل محدودیت‌هایی که در این زمینه و به‏ویژه در شناسایی اشیاء جدید وجود دارد، فرد نابینا برای ارجاع به اشیاء پیرامونش، از صورت‌های اشاری، کمتر استفاده می‌کند.

پژوهش‌ها/پژوهش‌های عمومی
مقاله