تئاتر روایی (Episches Theater) برشت نقد تماشاگر را از شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی حاکم برجهان میطلبد و او را به چالش با نظام حاکم و تعمق درباره چگونگی تغییر آن فرا میخواند. برشت با استفاده از فن بیگانهسازی، در پی آن است تا با ایجاد فاصله میان تماشاگر، موضوع و شخصیتهای نمایشنامه، از همزاد پنداری تماشاگر جلوگیری و این انگیزه را در وی ایجاد کند که با تفکرات منتقدانه خود در زمینه تغییرات اجتماعی و سیاسی، اقدامات اساسی به عمل آورد. یکی از مهمترین آثار برشت که در خدمت تئاتر روایی قرار گرفتهاند، نمایشنامه زندگی گالیله است. برشت در این نمایشنامه از منابع تاریخی برای بررسی یکی از مشکلات جامعه مدرن بهره گرفته و به نمایشنامه خود جلوه درامی تاریخی در خدمت تئاتر روایی بخشیده است و با کمک امکانات مختلف تآتر روایی، تماشاگران را در برابر این واقعیت قرار میدهد که علم در صورتی در خدمت اهداف انسانی قرار میگیرد که مسئولیت اجتماعی و سیاسی نیز بپذیرد. از نمایشنامه زندگی گالیله سه طرح وجود دارد و در طرحهای دوم و سوم همسو با جریانات سیاسی روز تغییراتی اعمال شدهاند. در حالی که شخصیت گالیله در طرح اولیه این نمایشنامه تحت تأثیر پیشرفت علمی در خدمت اهداف انسانی قرار دارد، در طرحهای بعدی در این خوشبینی، نظر به اختراع بمب اتمی و سلاحهای مخرب خلل ایجاد شده است.
لقد فتح هذا الکتاب شراعته علی عللیة الروایة والنقد معا، و باتجاه خاصة القراء و عامتهم، بتقدیمه ـ بدایة ـ للمفاهیم و من ثم بمعاینته وجوه الشبه بین نصوص الحداثة الروائیة العربیة والفرنسیة، مما یتصل بالشکل: الحکایة، الحبکة، طبیعة الاطفال والشخوص، تهشیم الزمن، الراوی، صلة المکان بالشخصیة، کذالک مما یتصل بالمعانی: الزمن، الحدث، الحرب، الادویبیة ... و الی ذالک ضم هذا الکتاب العدید من الوثائق الثمنیة، لیکون بحث اضافة محمد الباردی العلمیة والجدیدة والهامة.
نيستانگاري راوي در بخش اول بوف کور و وجوه تشابه آن با نيستانگاري نيچه، موضوعي است که پيشتر، نگارندگان مقاله آن را بررسي کردهاند. در عين حال که پيروي راوي از نيچه در اين اثر هدايت انکارناپذير است، اين نيستانگاري با آنچه نيچه آن را «نيستانگاري فعال» مينامد و در عملِ «زرتشت» متجلي ميشود، تفاوت زيادي دارد. وجوه تمايز راوي را از زرتشت ميتوان در بخش دوم بوف کور ـ که در واقع بخش عملي نيستانگاري اين کتاب است ـ مطالعه و بررسي کرد. اين مقاله به معرفي وجوه تمايز و افتراق «زرتشت» و «راوي» بوف کور ميپردازد و «نيستانگاري منفعل» را به ويژه در بخش دوم کتاب بررسي ميکند. يادآور ميشود که راوي استدلال نيچه را در ذهن خود مرور کرده، آن را ميپذيرد و در بخش اول کتاب، نابودي «دختر اثيري» را در ذهن خود ميپروراند؛ اما نفوذ عميق اين دختر ـ که در واقع جلوهاي از دنياي ماوراست ـ در کنار انفعال راوي مانع از آن ميشود که او بتواند در عمل تاثير حضور «لکاته» را ـ که نماد اجتماعي دختر اثيري است ـ از زندگي خويش بزدايد.
مأخذ و منبع تهیه و آمارها و نمودارهای این تحقیق «فرهنگ شاعران کودک و نوجوان» است که در شماره اول پژوهشنامه به چاپ رسید. این تحقیق سالهای 1329 تا 1374 را در بر میگیرد و آمارها و نموارهای ارائه شده در دو مقطع زمانی قبل و بعد از انقلاب تهیه و تنظیم شده است.
برشت در ادبيات غنايي خود در ارتباط با اوضاع سياسي، اقتصادي و اجتماعي زمان اشعاري ميسرايد که هم بيانگر تفکر وي در تئاترروايي است و هم خواننده را به چالش با مسايل روز وا ميدارد. اين سير تفکر برشت در ادبيات غنايي که در اين مقاله به بحث و بررسي گزارده ميشود، گوياي آن است که اشعار اوليه برشت، بيانگر گرايشهاي نيهيليستي، آنارشيستي و اکسپرسيونيستي و به سخريه گرفتن شيوه زندگي بورژوازي است که اين نمودها از ويژگيهاي نمايشنامههاي آغازين اوست. اشعار برشت در اواسط دهه سي گرايشي مارکسيستي مييابد که در آنها به بعد عقيدتي وي، يعني تعميق ديدگاههاي مارکسيستي، توجه خاصي نشان داده شده است. برشت در دوران هجرت، براي مبارزه با حاکميت فاشيستي شيوه جديدي در ادبيات غنايي خود دنبال کرد و بر خلاف اشعار اوليه که مبتني بر شعر سنتي، داراي فرم ثابت و اوزان شعري بودند، از شعر بدون قافيه و ريتم بي قاعده سود جست، چرا که معتقد بود، چنين اشعاري براي مسايل سياسي، اجتماعي و اقتصادي روز مناسبترند. گرچه اولين اشعار پس از جنگ جهاني دوم نيز بيانگر تفکرات سياسي برشت بودند، اما در اواخر عمر هنري برشت، عشق نيز تا حدودي جاي پايي در ادبيات غنايي وي باز کرد.