زندگی و زمانه مایکل ک، عنوان رمانی است از جی. ام. کوئتزی که با ترجمه آناهیتا تدین در سال 1384 در انتشارات روزگار به چاپ رسیده است. محتوا و ماجرای کلی داستان دوران زندگی مایکل ک است. مهمترین ویژگی ظاهری لب شکری بودن مادرزادیاش است، و او از بدو تولد با مشکل غذاخوردن روبرو بود چرا که لب او مانع مکیدن شیر میشد و لاجرم مادرش با قاشق به او غذا میداد. از طرفی مایکل به دلیل عدم بهره هوشی بالا و ظاهر غیرطبیعیاش، پس از دوره کوتاهی از مدرسه اخراج شد و تحت حمایت موسسه هائیس نوریس قرار گرفت و همانجا آموزشهای مقدماتی چون خواندن و نوشتن، تمیزکردن و ظرف شستن و ..... را فرا گرفت و در نوزده سالگی در شهرداری مشغول به کار شد اما پس از سه سال سازمان شهرداری را ترک کرد و نگهبان شب توالت عمومی شد ولی پس از درگیری با چند تن از باج گیران خیابانی به شغل قبلیاش بازگشت و مجدداً به عنوان باغبان مشغول به کار شد.
مولف در این کتاب اشعار نظیری و عرفی را با هم مقایسه کرده است و برای نشان دادن این که دو شاعر هم زمان و هم سبک در حالی که شباهتهای فراوانی با هم دارند چقدر می توانند با یکدیگر تفاوت داشته باشند و این مقایسه که بین دو شاعر سبک هندی به وجود می آید، جذاب و شیرین به نظر می رسد. نویسنده در ضمن مقایسه، به بررسی و نقد شعر هر دو شاعر هم پرداخته است .
محمدجعفر طاهری میگوید: دورنمای جشن دوهزار و پانصد ساله ایران آنچنان نظرم را به خود جلب نمود که لازم دانستم حقیقت را که در یک عمر طولانی از طریق الهامات و تجربیات و اطلاعات صحیح بدست آورده برای بیداری هم میهنان عزیز و آیندگان بی خبر از واقعات در این دفتر به رسم یادگار به رشته تحریر در آورم و به دلیل جشن دوهزار و پانصد ساله بنام کورش کبیر درصدد برآمدم بدانم این شخص کیست و این همه تشکیلات و غوغای عظیمی که برای او فراهم نموده اند چیست؟ ....
انقلاب مشروطه یکی از وقایع مهم یکصد سال اخیر در ایران است و در نظر گرفتن این انقلاب به عنوان مبدأ ادبیات و تاریخ معاصر بیعلت نیست، چرا که این انقلاب خود پایه بسیاری از حوادث بعدی تاریخ ایران گردید. نغمههای نابهنگام عدالتخواهی مردم ایران در اواخر دوره سلطنت ناصرالدین شاه قاجار بر اثر عواملی نظیر: مسافرت و تحصیل بعضی از ایرانیان در کشورهای اروپایی و تماس ایرانیان با این تحصیل کردگان، گسترش سواد، و چاپ کتاب و روزنامه و ... شکل گرفت، اما سریعتر از آن که قابل تصور باشد به بیراهه کشده شد.
فساد در کازابلانکا عنوان رمانی از طاهر بن جلون (1944 مراکش) است که با ترجمه محمدرضا قلیجخانی توسط انتشارات مروارید به چاپ رسیده است. این رمان داستان زندگی مهندسی به نام مراد است که در وزارت مسکن و شهرسازی مهندس کار است. طرحهایی که بر کاغذها ثبت میشوند برای به اجرا درآمدن نیازمند امضای مهندس مراد هستند و از آنجایی که مراد آدم با وجدانی است، سعی بر آن دارد که از امضای طرح غیرقانونی جلوگیری کند. برعکس مراد، حاج حمید (معاون مراد) سعی میکند ـ البته با پذیرفتن رشوه ـ طرح رد شده توسط مراد را به نحوی به امضای او برساند.