ادبیات تطبیقی، پنجرهای گشودهشده به دنیای یکرنگیها است که علیرغم فواصل زمانی و بعد مکانی، وجوه مشترک اندیشههای عرصه فرهنگ و ادب، شعر و عرفان، ... در آن رخ مینمایاند و حقیقت حال انسانها را در چهره بزرگان عاشق متجلی میسازد. مولانا جلالالدین محمد که به نوشته «نیکلسون»، عرفان، سرچشمه الهام او است و «آربری» وی را عظیمترین شاعر عارف تاریخ دانسته و استاد فروزانفر او را معدن حقایق و سرچشمه فیاض معرفت خوانده است (یوسفی، 1370: 209)، آوای دل بر جهان انداخته و قرنها است که ابنای بشر را مجذوب خود ساخته است. از آن طرف، پائولو کوئیلو (متولد 1947، برزیل) به عنوان اندیشمندی که فراز و نشیب زندگیاش از سیروسلوک عرفانی گذشته و با رنگ و لعاب معرفتی شرقی، به ویژه نسیم مثنوی مولانا، نکهتافزا شده، چهره ماندگار یافته است. در این مقاله، نگارنده بر آن است که تجلی و تلاقی هفت شهر عشق را در اندیشههای این دو عاشق عارف آشکار سازد و با چشماندازی از پیوستگی در سرچشمه اندیشههای آسمانی و روح خداشناسی به صورت تطبیقی در عرفان شرق و غرب، جایگاه ادب ایرانی را در فراسوی مرزها ترسیم کند.
فرهنگ اصطلاحات عرفان اسلامی نخستین مجلد از مجموعه ی فرهنگ های اصطلاحات علوم و معارف اسلامی است که در حوزه ی علوم عقلی شامل: عرفان، فلسفه، کلام، اخلاق و منطق و در حوزه ی علوم نقلی شامل: فقه، اصول فقه، تفسیر و علوم قرآنی، رجال، درایه و ادبیات عرب است. این فرهنگ به منظور فراهم آوردن بستر مناسب برای ارائه ی ترجمه های دقیق و رسا و با اسلوب سنگین ادبی از آثار جاویدان عرفان اسلامی تهیه گردیده و اولین قدم مهم در این زمینه به شمار می آید. کتاب حاضر عمده ی اصطلاحات عرفانی را در بر دارد و مدخل ها و معادل های آن ها به دقت گزینش شده و در تهیه آن از بسیاری از پر ارج ترین ترجمه های دهه های اخیر استفاده شده است. راقم این سطور یقین دارد که فرهنگ اصطلاحات عرفان اسلامی کمک بزرگی برای مترجمان ایرانی خواهد بود و سهم بسزایی در بهتر برگردانیدن گنجینه های معرفت فارسی به جهان خارج خواهد داشت و وسیله ای ارزنده خواهد بود برای تبدیل کردن زبان انگلیسی به یک زبان اسلامی؛ یعنی زبانی که در آن معارف و ارزش های اسلامی، که در قلب آن عرفان قرار گرفته، به سهولت قابل بیان است؛ علاوه بر این، کمک خواهد کرد تا مترجمان از تشتت و پراکندگی در برگرداندن متون عرفانی رهایی یابند.
«اصطلاحات الصوفیه» که به قلم «ابوالقاسم عبدالرزاق ابن ابی الفضایل جمالالدین کاشانی» از عرفای بزرگ قرن هفتم هجری به نگارش در آمده دربردانده شرح اصطلاحات عرفان به زبان عربی است. کتاب حاضر، با هدف بررسی شالوده و مبانی عرفان عبدالرزاق کاشانی در اصطلاحات الصوفیه به نگارش در آمده و مشتمل بر ترجمه فارسی کتاب، به همراه شرح و تفسیر اصطلاحات عرفانی مندرج در آن، در بیست و هفت باب است.
منشات یک واژه عربی به معنی نوشتههای دبیرانه است. در حقیقت فن و هنر نویسندگی است که در گذشته به آت ترسّل و امروزه به آن نامه نگاری میگویند. دامنه و دایره اشتمال واژه ترسّل بعنوان یک صناعت آن چنان فراخ و گسترده است که در تشکیلات اداری و دیوانی ارزش و اهمیت فوق العاده داشته است. میتوان گفت ترسّلات اعم از سلطانیات و یا اخوانیات از جنبههای ادبی و زبانشناختی، فن کتابت و روش نویسندگی، اسناد و مکاتبات تاریخی از شاهکارهای ادبی هستند. هر چند نشانههای نویسندگی در ایران به ششصد سال قبل از میلاد مسیح در فرس هخامنشی نمایان میشود ولی تدوین منشات فارسی از دوره غزنویان آغاز گردیده، در دوره سلجوقیان به کمال خود رسیده است. در دوره صفوفیان با فراتر رفتن از مرزهای ملی در کشورهای هند و آسیای صغیر جایگاه خود را محکم نموده، در زمان قاجاریه نیز در فرمانها، عقد نامهها و مکاتیب به افراط گراییده است. شاید اگر کوششهای قائم مقام و امیر نظام گروسی و ... نمیبود این کار در حفظ اعتدال به نتیجه مطلوب نمیرسید. در این عرصه یکی از قلم فرسایان بزرگ میرزا مهدی بن محمد نصیر منشی مبرز دربار ناصر الدین شاه و محمد شاه قاجار است که در فن انشا و حسن خط نام آور بوده است. منشی خویی در نسخه خطی «ترسل» با پنج باب در گلشنی که با نظم و نثر در فن منشیانه آفریده است به رنگ و بویی دگر قریحه نفیس خود نشان داده است. پزوهش حاضر حاصل بررسی این نسخه ارزشمند است. لازم به ذکر است علامت اختصاری بکار رفته در متن (ت) نشانه نسخه خطی ترسل میباشد.
حکیم خاقانی شروانی ضمن قصیده خود در مدح رکنالدین خویی قاضی خوی و رکنالدین عالم ری، این دو شهر را کنار هم ستوده و آن دو را قبله زایران شمرده است، سالها این شهر سرسبز و زرخیز و دارالصفای دوستداشتنی «تنها شهری از آذربایجان که منابع آشوری در حدود سده هشتم قبل از میلاد از آن نام آمده است». در روزگار کهن با قرار گرفتن در روی جاده ابریشم و در قرنهای اخیر در امتداد دو شاهراه تجارتی «طرابوزان ـ تبریز» و «تفلیس ـ جلفا» از دیرباز محل رفت و آمد و توقف مسافران بیشمار بوده است.