«فرهنگ فارسي سخن» را ميتوان تحولي در عرصه فرهنگنويسي زبان فارسي برشمرد که برجستهترين ويژگي آن توجه به جنبهها و اصول فرهنگ نگاري علمي در دورهاي است که زبان فارسي با خلئي جدي در اين حوزه روبه روست. اهميتدادن به مقوله ريشهشناسي واژهها در کنار توجه به مقولههايي چون بهرهگيري از پيکره زباني در روند گزينش واژهها، توجه به جنبههاي گرايش زباني و حوزه کاربرد واژهها، ارايه مثالها و شواهد مناسب و مواردي از اين دست از جمله ويژگيهايي است که اين اثر را از ديگر آثار موجود، متفاوت ساخته است. به رغم دقت نظر و اهميتي که در اين اثر به مقوله ريشهشناسي واژهها داده شده است، شاهد کاستيهايي در اين بخش هستيم که در اين نوشتار، اينگونه کاستيها در سه بخش بررسي و تحليل شده است.
ساختن فعل بسیط و گرفتن مشتق از آن در زمره امکاناتی است که اگر به درستی از آن بهره گرفته شود، بسیاری از مشکلات زبان فارسی را در زمینه واژهسازی علمی حل خواهد کرد. در این کتاب ضمن آنکه طرحی اجمالی از علم صرف یا ساختواژه به دست داده شده و مبانی نظری آن تشریح شده، به بررسی اشتقاق از افعال بسیط پرداخته شده و کوشیده شده تا اهمیت آن روشن شود. رویکردی که در این پژوهش اختیار شده، دارای دو ویژگی است: همزمانی و زایشی. مراد از همزمانی آن است که زبان فارسی نه در گذر زمان بلکه در شکل امروزی آن بررسی شده و مراد از زایشی آن است که از چشمانداز زبانشناسان زایشی به زبان به طور اعم و به ساختواژه به طور خاص نگریسته شده است.
از زمان هرن و هوبشمان به این سو کارهایی پیرامون ریشهشناسی و اشتقاق واژگان فارسی انجام شده و مجموعه آنها قابل ملاحظه است؛ اما تاکنون کسی درصدد جمعآوری و یککاسه کردن آنها برنیامده است. در این کتاب مجموعه مقالاتی در زمینه ریشهشناسی واژگان و مباحثی پیرامون زبان فارسی جمعآوری شده است.
فصل اول این دفتر به کلیاتی در باب آشنایی با تفکر اروپایی اختصاص داده شده است و در فصل فلسفه هم به چگونگی بسط فلسفه اسلامی پرداخته است. از عناوین دیگر این فهرست میتوان به: شرقشناسی و بحران تفکر در ایران؛ وضع ما در برابر تاریخ غرب؛ وضع فلسفه در روزگار ما و وضع کنونی زبان فارسی اشاره شده است.
فرهنگهایی که پس از فرهنگ فارسی (معین 1360) منتشر شدهاند به ریشهشناسی توجه عمدهای نداشتهاند و یا به تکرار مندرجات آن بسنده کردهاند. در این مقاله ریشهشناسی دوازده مدخل این فرهنگ بررسی شده است. این دوازده واژه در زبان انگلیسی نیز به کار میرود. منبع اصلی ریشهشناسیهای ذکر شده، فرهنگهای انگلیسی هستند. کاستیهای بخش ریشهشناسی فرهنگ فارسی (معین 1360) تنها به این مدخلها خلاصه نمیشود و ریشهشناسی بسیاری از مدخلهای دیگر نیز نیاز به بررسی دارد.