انسان که جزئی از هستی بیکران است، همانند هر جزء دیگر هستی از سایر اجزا مستقل و جدانیست، بلکه با آنها در ارتباز دائم است. اگر هستی بدون انسان را طبیعت بنامیم، میتوانیم بگوئیم که انسان و طبیعت یگانگی و تجانس دارند و همواره متقابلا در یکدیگر نفوذ میکنند. بزبان دیگر در جریان زندگانی هر فرد روابط پیچیده فراوانی میان فرد و محیط (که شامل طبیعت و سایر افراد انسانی است) برقرار میشود. این روابط که فرد را بطبیعت و افراد دیگر پیوند میدهد همانست که حیات ذهنی نام گرفته است. ارگانیسم (بدن) انسان در آغاز کار تجهیزاتی ساده دارد و تنها قادر بفعالیتهای غریزی است. عمل غریزی تکار ساده عاداتی است که انسان در طی تکامل خود تدریجاً فرا گرفته است. این عادت گرچه نسبت بتغییرات زندگانی انسان ثابت و یکسان مینماید باز در اثر برخورد با محیط براستی دگرگونی میپذیرد.
کتاب شناخت حقیقت از نظر فلاسفه یونان از طالس تا زنون رواقی تالیف مهرداد مهرین است که در آذرماه 1335 توسط شرکت چاپ میهن منتشر شده است
این کتاب، کتابی است جامع، دارای محتوایی غنی و سرشار و در نوع خود کمنظیر. جامع است؛ چون بین حکمت ذوقی و معنوی و حکمت بحثی و مفهومی جمع کرده است، به استدلالات عقلی و مفاهیم ذهنی، چنانکه دأب حکمای استدلالی و مشائی است پرداخته و سپس با براهین و دلایل نقلی و کشفی و ذوقی آنها را استحکام میبخشد و به عبارت دیگر این کتاب، جامع بین دانش و بینش و علم و عرفان است. به تعبیری دیگر چون حضرت سید از احبه عرفا و بزرگان و جامع صورت و معنا و عالم بالله و عالم به احکام الله است، استدلالات عقلی و حقایق تحقیقی و حکمتآمیز خود را با دلایل نقلی و نیز با تأییدات باطنی خود که از ثمرات یقینی و موهوبی اوست و از منبع فیض الهی، به شئونات وجود او تابیده شده است و نتیجه ریاضات اوست، تطبیق داده و ظواهر آنها را به بواطن حقایق کشفی و ذوقی مؤید میسازد. این کتاب هم احکام شرعی و فقهی را در عبارات بیان میدارد و هم به توجیه احکام باطنی آنها پرداخته و هم در اعتقادات و ادراک حقایق علمی، به استدلال میپردازد.
محمد اقبال لاهوری (1256 ـ 1317 ش) شاعر فیلسوف و متفکر اهل شبه قاره است که اشعار زیادی به زبان فارسی سروده است. این کتاب در واقع پایاننامه دکتری اقبال لاهوری است. خواننده در این کتاب کوتاه که به زبان نو رایج در محافل باخترزمین و در نتیجه روانتر و قابل درکتر نوشته شده است، به صورت اجمالی با فلسفه ایران و آراء و اندیشههای برخی از فیلسوفان ایرانی آشنا میشود. همچنین در این کتاب مشخص میشود بسیاری از اندیشههای فیلسوفان عصر جدید در اروپا نظیر دیوید هیوم، جرج برکلی، دکارت و .... سالها پیش به گونهای در لابلای نوشتهجات و مجادلات فلسفی فیلسوفان ایرانی و عرب یافت میشوند.
به اقتضای منطق نادرست استانیک که نماینده تفکر سطحی انسان عتیق است، هنوز بیشتر مردم، حتی بسیاری از آنان که دم از علم میزنند، کائنات را ثابت و تغییرناپذیر میپندارند و باور دارند که امور و اشیاء همچنانکه در طی قرون بنام معینی خوانده شدهاند از لحاظ ماهیت و مفهوم نیز ثابت و یکسان ماندهاند. از این زمرهاند آنها که هنوز هم میخواهند مانند ارسطو یا «تعریف، ثابتی هر یک از مظاهر زندگانی را معلوم و مشخص کنند و در چارچوب یا قالب سخت قرار دهند. اینان غافلند که همه نمودهای هستی در جریان تغییر و دگرگونی است.