امروز طنین دلنشین زبانها و گویشهای ایرانی را در جای جای ایران زمین میتوان شنید. قرنهاست که مادران پاکنهاد این مرز و بوم واژهها، حکایتها، ضربالمثلها و ترانههای اصیل ایرانی را در قالب گویشهایی چون آرانی، آشتیانی، آمُرهای، ابوزیدآبادی، ابیانهای، اردستانی، افتری، انارکی، الویری، بادرودی، بختیاری، بشاگردی، بلوچی، بهدینی، بیابانکی، بیدگلی، پایونی، تاتی، تالشی، تفرشی، جوشقانی، خوانساری، خوری، دشتستانی، دوانی، زفرهای، سدهی، سُرخهای، سمنانی، سنگسری، سویی، سیوندی، فریزندی، قُهرودی، کردی، کشهای، کفرانی، کهکی، گزی، گورانی، گیلکی، لارستانی، لاسگردی، لری، مازندرانی، محلاتی، مهرجانی، میمهای، نائینی، نطنزی، وانشانی، ورزنهای، وفسی، ویدری و یرندی، یا در قالب لهجههای شیرینی چون اصفهانی، بیرجندی، تهرانی، قائنی، کرمانی، مشهدی، نیشابوری، همدانی و یزدی در گوش فرزندان دلبند خود زمزمه میکنند.
ایرانیان در گستره فرهنگ و دانش، سابقه ای طولانی دارند. آنان با تلاش های خستگی ناپذیر، گذشته درخشانی را آفریدند و در فرهنگ انسانی، نقش عمده ای ایفا کردند. وزش نسیم آزادی بخش اسلام بر ایران و تلاقی دو فرهنگ ایرانی و اسلامی مناسبات دین و فرهنگ را به همراه داشت و ثمرات میمون و مبارکی برای بشر به بار آورد. این فرهنگ ایرانی-اسلامی پویا، غنی و گسترده بود، به طوری که مرزهای جغرافیایی را درنوردیدند و در شمال آفریقا هند و حتی اروپا راه یافت. بررسی این مناسبات و چگونگی خدمات متقابل ایران و اسلام ازبایسته های پژوهشی روزگار ماست. از همین رو دبیرخانه "دین پژوهان" با دعوت از متفکران و اندیشوران، غوررسی در این موضوع را وجه همت خویش قرار داد و در سلسله مقاله هایی که اینک پیش روی شماست زوایای این مهم را کاوید...
در زمستان سال 1882-83 س، ج، بنجامین از طرف پرزیدنت آرتور ریاست جمهوری آمریکا به سمت نخستین سفیر آمریکا در ایران منصوب شد زیرا کنگره آمریکا به تازگی تاسیس سفارت را در ایران تصویب کرده بود. در سال 1885 با موفقیت حزب دمکرات در انتخابات ریاست جمهوری و زمامداری این حزب بنجامین به امریکا احضار شده و طبق شیوه معموله در دیپلماسی امریکا به زندگی خصوصی خود پرداخت. خاطرات و تجربیات وی در طول ماموریت دو ساله اش در ایران انگیزه ای بود برای تدوین کتابی تخت عنوان ایران و ایرانیان که در سال 1887 در لندن به چاپ رسید.
یکی از مهمترین و در عین حال، جذابترین حوزهها در زبانشناسی ایرانی کشف و بازسازی ویژگیهای زبانها و گویشهایی است که هیچ شاهد مستقیمی از آنها بر جای نمانده است. از میان زبانهای ایرانی باستان که در اواسط هزاره نخست پیش از میلاد در پهنه وسیعی از مرزهای شمالی چین در شرق تا سواحل شمالی دریای سیاه در غرب، رواج داشت، تنها آثار مستقیم دو زبان بر جای مانده است: فارسی باستان به خط میخی در کتیبههای شاهنشاهان هخامنشی که متأخرترین آنها متعلق به اردشیر سوم (پادشاهی: 359 ـ 338 ق م) است، و اوستایی با دوگویش گاهانی (یا متقدم) و متأخر، که قرنها سینه به سینه نقل میشد و سرانجام در سده چهارم میلادی در زمان پادشاهی شاپور دوم ساسانی (309ـ 379 م) به خطی مخصوص به نگارش درآمد.
از آنجا که مانی (216 تا 274/276م) آیین خویش را محدود به یک زمان و مکان نمیشمرد، و بر این باور بود که دینش به همه زبانها و در سراسر جهان پراکنده خواهد شد. از همان آغاز، با کوششی خستگی ناپذیر سفرهای دور و دراز خویش را آغاز کرد، و به تبلیغ آیین خویش پرداخت. او در سفرهایش به بینالنهرین، ایران و هند توانست با موفقیتهایی روبه رو شود تا بدان جا که پادشاه بودایی مذهب توران را به کیش خود درآورد.