زبانشناسان برای تمایز کلمات، واژهبستها و وندهای تصریفی از یکدیگر، ملاکهایی را ارائه کردهاند. با این حال آنها خود به این موضوع اذعان میکنند که ملاکهای مزبور قطعی نیستند و بیشتر میتوان از انها در مقام گرایشهای قوی یاد کرد. علت عدم تمایز قطعی این اجزاء زبانی را باید در تغییرات در رمانی جستو جو کرد. طبق چارچوب دستوریشدگی، کلماتِ نقشی طی گذر زمان دستوریتر گشته، به واژهبست تبدیل میشوند. همین واژهبستها ممکن است با تغییر بیشتر تبدیل به وند تصریفی شوند. اگر این تغییرات در میانه راه باشد و کامل نشده باشد با مواردی مواجه خواهیم شد که مثلا یک جزء زبانی نه واژهبست تمام عیار است و نه وند تصریفی تمام عیار. در این مقاله ابتدا نظر برخی از زبانشناسان را در مورد مشخصههایممیز کلمات، واژهبستها و وندهای تصریفی بیان خواهیم کرد و سپس با بررسی شواهد موجود از دوران متقدم فارسی جدید، نشان خواهیم داد که بعضی از وندهای تصریفی فارسی امروز در قرون اولیه هجری، بسیاری از خصوصیات واژهبستها را داشتهاند و سپس به تدریج به وند تصریفی تبدیل شدهاند. به همین منظور به تغییرات تاریخی اجزاء فعلی می ـ، بـ، نـ و شناسههای فعلی اشاره خواهیم کرد. رفتار اجزاء زبانی مزبور هنگام تبدیل شدن به وند تصریفی مانند هم نبوده است و بعضی (چون شناسههای فعلی) هنوز هم به صورت وند تصریفی تمامعیار در نیامدهاند. این شواهد مبین آن است که تمایز قطعی تکواژهای مقید دستوری به دو دسته کاملا متمایز واژهبست و وند تصریفی همیشه منطبق بر واقعیتهای زبانی نیست.
مسئله واژهسازی و گزینش واژههای فارسی در برابر واژههای بیگانه سالهاست که مورد توجه ایرانیان قرار گرفته است. این کتاب تلاشی است در جهت هموارتر کردن این راه نهچندان هموار. ساختمان واژه را در بخشی از دستور زبان بررسی میکنند که صرف (ساختواژه) خوانده میشود. ساختمان واژه دارای دو لایه تصریفی و اشتقاقی است که مطالعه آنها صرف تصریفی و اشتقاقی نامیده میشود. هدف اصلی این کتاب مطالعه ساخت اشتقاقی واژههای فارسی است و نه ساخت تصریفی آنها.
تصريف يکي از پديدههاي مهم زباني به شمار ميرود که به رغم اهميت آن در نزد پژوهشگران غربي، در زبان فارسي چندان مورد توجه محققان قرار نگرفته است. شايد علت اين امر را بتوان در اين واقعيت جست و جو نمود که زبان فارسي امروز از لحاظ ردهشناختي، تصريفي محسوب نميشود. اما نگارنده بر اين باور است که بررسي فرايندها و نشانههاي تصريفي به جا مانده در فارسي امروز، ميتواند در روشن کردن بخشهايي از نقاط تيره صرف اين زبان موثر باشد. بر اين اساس، مقاله حاضر به معرفي تصريف و مشخصههاي تصريفي در زبان فارسي امروز اختصاص يافته است. در اين راستا، پس از مقدمه و معرفي موضوع، ديدگاههاي برخي از مهمترين پژوهشگران غربي، و نيز برخي از پژوهشهاي پيشين در زمينه تصريف فارسي ذکر ميشود و در ادامه نيز مشخصههاي تصريفي مربوط به اسم، فعل، صفت و قيد در زبان فارسي مورد بررسي قرار ميگيرد و طبقهبندي نويني از اين مشخصهها به دست داده ميشود که مبتني بر رويکردي پيوستاري به عناصر زباني است. يکي از هدفهاي اين مقاله،تاکيد بر اين نکته است که براي تحليل دادههاي تصريفي فارسي بايد به ويژگيهاي زباني آنها توجه کرد و نميتوان کاملا به انگارههاي طرح شده از سوي زبانشناسان غربي استفاده نمود.
از زمانی که درس ساخت زبان فارسی در فهرست دروس رشتههای زبان گنجانده شد، معرفی یک متن درسی مناسب که منطبق بر سرفصل این درس باشد از دغدغههای مدرسان بوده است. آخرین کتابی که در زمینه ساخت زبان فارسی منتشر شده است، متعلق به آزیتا افراشی است. در اینجا به تفصیل به بررسی مطالب مطرح شده در این کتاب میپردازیم. این کتاب به صورت یک متن درسی تهیه شده است، به همین دلیل، نگارنده این سطور سعی کرده است تا آنجایی که امکان دارد اشتباهات و کاستیهای آن را، چه از لحاظ صورت و چه از لحاظ محتوا استخراج نماید تا مؤلف محترم در ویرایشهای بعدی کتاب، این کاستیهای احتمالی را به تشخیص خود اصلاح نماید. بنابراین بیان اشکالات متعدد این کتاب نباید به رد کامل آن تعبیر شود، زیرا علیرغم همه موارد، این کتاب خلأ مهمی را پر میکند و با ویرایش مجدد آن نیاز مدرسان به کتاب درسی مناسب برطرف می شود. کتاب ساخت زبان فارسی افراشی از پیشگفتاری کوتاه و 11 فصل شمارهگذاری شده تشکیل شده است. شمارهگذاریهای درونی فصلها، برخلاف رسم معمول، مطابق با خط فارسی نیست و از چپ به راست است، همین امر برای خواننده ایجاد اشکال میکند.
در این مقاله کتاب «زبان تالشی (توصیف گویش مرکزی)» نوشته محرم رضایتی معرفی شده است. این کتاب از متأخرترین تحقیقات درباره این زبان است.